ارغوان زیبا............ هرچه بخوای
عشق گل زیبا عمومی واجتماعی و...
 
 
پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:39 ::  نويسنده : سید

شهر سوخته 

شهر سوخته شهری باستانی است که در 56 کیلومتری بین زابل و زاهدان قرار گرفته و با قدمتی بیش از 5000 سال یکی از مراکز اصلی تجارت و تمدن در زمان خود بوده است.

از نام واقعی شهر سوخته اطلاعی در دست نیست و نام جدید آن نامی است که حدود 150 تا 200 سال پیش بر این محوطه نهاده اند . هنوز هیچ کس از نام این شهر و دلیل از میان رفتن آن چیزی نمی داند باستان شناسان حدس می زنند تغییر مسیر رودخانه هیرمند سبب متروک شدن این شهر بوده است.

قدیمیترین انیمیشن دنیا از شهر سوخته بدست آمده است:

پیش از انقلاب اسلامی باستان شناسان ایتالیایی حاضر در شهر سوخته به هنگام کاوش در یک گور 5 هزار ساله جامی پیدا کردند که نقش یک بز همراه با تصویر یک درخت روی آن دیده می شد. در سال 1983 این اثر در قالب گزارش حفاری گروه ایتالیایی در نشریه ای معرفی شد. سالها بعد دکتر سید سجادی پس از بررسی این شیء دریافت که نقش آن برخلاف دیگر آثار تکراری هدفمند دارد به گونه ای که حرکت بز را به سوی درخت نشان می دهد. در آن زمان نقاشی هنرمند توانسته در 5 حرکت بزی را طراحی کند که به سمت درخت حرکت می کند و از برگ آن تغذیه می کند از این جام 10 سانتی متری که روی یک پایه است برای نوشیدن استفاده می کردند.  

 

   

 

در سفالهای شهر سوخته که از متمدنترین و پیشرفته ترین تمدن های باستانی در 5 هزار سال پیش است، نقش بز و ماهی بیش از هر نقش دیگری است چون مردم شهر از بز و ماهی بیش از هر موجود دیگری برای ادامه حیات استفاده می کردندنقش بز متحرک نشان می دهد که مردمان شهر سوخته بسیار باهوش، هنرمند و در زمان خود پیشرو بوده اند.

از دلایل دیگر که ثابت کننده ی هوش بسیار بالای مردم شهر سوخته است این است که آنها اولین مخترعان بازی هایی چون شطرنج و تخته نرد بوده اند و دیگری خط کشی با دقت کمتر از نیم میلی متر که نشان از آشنایی آنان با علم ریاضی و هندسه دارد.

هنر و صنعت و معماری در شهر سوخته:

شهر سوخته یکی از شهرهای صنعتی در 5 هزار سال پیش در جنوب شرقی ایران بوده که در کارگاههای مختلف آن اشیاء گوناگونی ساخته می شده و این کارگاهها و صادرات و واردات اشیاء قیمتی در این شهر باعث ایجاد طبقه کارگر متخصص شد. با بررسی آثار باقی مانده سنگی می توان به نتایج گوناگونی رسید که حاصل نظام نوین اجتماعی ( شهرنشینی ) بوده که عبارتند از تجارت و مبادله کالا با سرزمینهایی در فاصله های مختلف ، ایجاد تخصص و کارتمام وقت صنعتگران درشهرها که با جدا سازی کارگاههای صنعتی از محله های دیگر شهر صورت می گرفته و بالاخره تقسیم بندی اجتماعی افراد بر اساس نوع کاری که انجام می دهند. مهره های شهر سوخته به شکل های مختلف و مواد گوناگونی چون سنگ لاجورد، فیروزه ، عقیق ، کریستال صخره ای، سنگ آهک، مرمر، سنگ صابون ، صدفهای دریایی ، استخوان فلز ، و در موارد نادری از لاء ساخته شده اند .

به جز سنگ لاجورد و فیروزه ، تقریبا تمام مواد اولیه و خام بکار رفته در شهر سوخته از ارتفاعات سیستان تامین می شد و عقیق از بستر رودخانه ها گرفته می شد .

حاصل مقایسه اشیاء زینتی فراوانی که تا کنون از مصر ، بحرین ، سوریه ، دانمارک ، شوش، جیرفت و شهر سوخته بدست آمده این بود که بسیاری از این اشیاء با ارزش که در گورستانهای سلطنتی میان رودان (بین النهرین) یافت شده از شهر سوخته و جیرفت و آسیای مرکزی به این منطقه آمده و توسط بزرگان مورد استفاده قرار می گرفته اما نکته جالب توجه آن است که ظروف قیمتی بدست آمده از شهر سوخته و جیرفت در گورستانهای عمومی کشف شده اما در میان رودان و دیگر شهرها این ظروف در گورستانها ی سلطنتی و معابدیافت شده» وی یاد آور شد: «این موضوع نشان می دهد که تولید این قبیل اشیاء در جیرفت و شهر سوخته رایج بوده و در گورهای مردم این شهر ها نیز یافت می شود اما زمانی که این اشیاء به میان رودان می رود بسیار باارزش دانسته می شودو در معابد و این قبیل مراکز نگهداری می شوند» و تمام اینها نشان از غنا و رفاه مردمان این شهرها دارد .

پارچه های بدست آمده از شهر سوخته نرم و تازه بنظر می رسند و برخی از آنها را می توان مانند دستمالی پیچیده و باز کرد بدون آنکه به شکل آنها خللی وارد شود . پارچه ها، رنگی و دارای دو منشأ گیاهی و جانوری هستند و پیدا شدن تعداد قابل توجهی وسایل و ابزار گوناگون بافندگی و ریسندگی چوبی و گلی و سفالی و فلزی نشان دهنده تولید پارچه ها در شهر سوخته است .

در مجسمه های یافت شده در شهر سوخته پیکر حیوانات و انسان، هم زن و هم مرد دیده می شود.

پس از سفال، مرمر رایج ترین ماده ای است که در شهر سوخته برای تولید ظرفهای مختلف و اشیایی چون مهر ، مدال،     مهره های سنگی ، دوک نخ ریسی، وزنه های بافندگی و پیکرکها استفاده شده ، بر اساس شواهد موجود تولید ظروف سنگی در شهر سوخته فعالیتی تخصصی بوده و بر مبنای اطلاعاتی که از گورستان در دست است می دانیم که بسیاری از پیشه ها و مشاغل در شهر سوخته تخصصی بوده (قبورجداگانه) ،عمده سنگهای به کار رفته در تولید اشیاء مرمری شهر سوخته، از افغانستان به این منطقه آورده شده .

اشکال چوبی نیز به شکل های مختلف در شهر سوخته دیده شده اند : اشیاء زینتی ، قالب کفش ، جعبه ها، اشیا و ابزار کار. از نمونه های بسیار شایان توجه و جالب، آثار معرق بر روی دو عدد شانه ی سر است  که تا پیش از این قدمت معرق به دوره صفویه و قاجار بر می گشت ولی با کشف این دو شانه ظریف قدمت معرق به هزاره سوم قبل از میلاد عقب رانده شد.



پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:39 ::  نويسنده : سید

روستای پاژ، از زادگاه فردوسی تا گردشگاه توریست‌ها

روستای پاژ، از زادگاه فردوسی تا گردشگاه توریست‌ها

حدود 20‌تا‌25کیلومتر از جاده کلات در شمال مشهد را که در پیش بگیرید، به‌ راه انشعابی سد کارده خواهید رسید که شما را به سمت روستای پاژ می‌برد.

شاید در همان نظر نخست، عمق مشکلات اهالی این روستا را دریابید. روستاییان پاژ در سال‌های دورتر آنقدر کم‌لطفی دیده‌اند که دیگر به هیچ‌کس اعتماد ندارند و حوصله‌ای برایشان نمانده که جواب یک‌خبرنگار را بدهند.

شعر فردوسی خانه‌اش را نازیبا کرد

بر بلندای تپه‌ای در این روستا خانه‌ای قرار دارد که به‌ گفته اهالی و برخی از کارشناسان خانه فردوسی است. این خانه قدیمی (حتی اگر به‌واقع خانه فردوسی نباشد) به‌لحاظ قدمت می‌تواند محلی برای جذب گردشگر و رونق روستا باشد، ولی حالا چیزی جز یک‌خرابه که اغلب محل بازی بچه‌ها می‌شود، نیست. دیوار خانه پر‌شده است از دل‌نوشته‌های افراد و شاید در آینده‌ای نزدیک کل دیوارها فرو بریزد. جالب اینجاست که حتی برخی از افراد، با اقدام ناآگاهانه خود، روی قسمت‌هایی از این خانه ابیاتی از اشعار حماسی فردوسی را نوشته‌اند.

اینجا خانه فردوسی نیست

در حالی که اغلب گردشگران این خانه را به‌عنوان خانه فردوسی می‌شناسند اما سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان خراسان‌رضوی می‌گوید که این خانه، خانه فردوسی نیست. مجتبی رجایی، رئیس اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری خراسان رضوی در این ارتباط به خبرنگار ما می‌گوید: «براساس منابع موجود نخستین نویسنده‌ای که از پاژ نام و نشانی به‌دست داده نظامی عروضی سمرقندی بوده است. در متن وی آمده است: «استاد ابوالقاسم فردوسی از دهقانان توس بود. از دیهی که دیه را پاژ خوانند و از ناحیت طبران است؛ بزرگ است و از وی هزار مرد بیرون‌ آید.

فردوسی در آن دیه، شوکتی تمام داشت.» در اواخر اردیبهشت سال 89 نخستین برنامه گمانه‌زنی باستان‌شناسی به‌منظور بازشناسایی علمی این روستای قدیمی توسط دفتر حفظ و احیای محوطه‌های تاریخی معاونت میراث فرهنگی استان انجام شد که منجر به شناسایی قلعه‌ای بزرگ به ابعاد تقریبی 45 در 65متر و ارتفاع 12متر در میانه روستای کنونی پاژ شد. براساس اسناد موجود، بنیاد این قلعه در سده‌های نخستین اسلامی بوده و اواخر دوره قاجار نیز چندین خانه روی بقایای تاریخی آن ساخته شده است. از جمله این خانه‌ها یک‌باب منزلی است که در سمت شرق قلعه و بلندتر از دیگر ساختمان‌هاست. بنابر اظهار نظر معتمدین محل، خانه مذکور حدود 90سال پیش به دستور کدخدای روستای پاژ به‌نام کریم‌ا‌لله اسدی توسط یک‌استادکار از مشهد ساخته شده است؛ یک‌اتاق 3 ‌در با ابعاد تقریبی 3 در 5متر و با دیوارهای خشتی و گلی و گچ اندود که به‌عنوان تنها فضای نشیمن خانه هنوز باقی‌مانده است.

در سال‌های اخیر برخی از اهالی روستای پاژ به‌خاطر جلب نظر بازدیدکنندگان از این روستا این خانه را منزل شخصی حکیم ابوالقاسم فردوسی معرفی کرده‌اند، اما تمام شواهد موجود از جمله طرح و مصالح به‌کار رفته و همچنین پژوهش‌های باستان‌شناسان بیانگر این است که خانه مذکور کمتر از 100سال قدمت دارد. با وجود این، معاونت میراث فرهنگی با توجه به معماری سنتی در ساخت این خانه و همچنین در راستای توجه به روستای تاریخی و گردشگری پاژ مراتب مستندسازی، مرمت و بازسازی خانه را در سال‌جاری در دست اجرا دارد.»

شهرک یا باغ شاهنامه؟

اوایل سال 88 خبرهایی در رابطه با جزئیات طرح ساخت شهرک شاهنامه در روستای پاژ اعلام شد. این طرح به‌منظور احیای روستا و تبدیل آن به شهرکی با امکانات مناسب برای جذب گردشگر اعلام شده بود. در این طرح راه‌اندازی فرهنگسرای فردوسی شامل موزه، کتابخانه تخصصی، تالار سخنرانی، دانشگاه فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی، شهر شاهنامه، دهکده نمونه پاژ و کلینیک تخصصی، مجتمع آکادمیک ورزشی و ایجاد کارگاه‌های صنایع‌دستی و هنرهای دستی در آرامگاه و زادگاه فردوسی به‌تصویب رسید. همچنین در آن به موقعیت جغرافیایی و توپوگرافیک زادگاه فردوسی در ارتباط با آرامگاه وی (شهر توس) پرداخته شده و به‌همراه حرم مطهر امام هشتم شیعیان، امام رضا(ع) به‌عنوان 3ضلع مثلث فرهنگی خراسان‌‌ رضوی بزرگ یاد شده بود ولی گویا جای خودش را به باغ شاهنامه داد.

باغ شاهنامه در سالروز آغاز هزاره دوم سرایش شاهنامه، 26اردیبهشت سال90 افتتاح شد. این مجموعه در فضایی به مساحت ۳ هکتار و در بلوار توس مشهد احداث شده و شامل بخش‌های موزه‌ای، نگارخانه، نمایشگاه محیطی اقوام مختلف ایرانی، نمایشگاه سنگ، فضای اجرای نمایش، نقالی و شاهنامه‌خوانی و سالن اجتماعات است.

روستایی با گاز لوله‌کشی‌شده

در رابطه با وضعیت خانه فردوسی جواد آرین‌منش، نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی به همشهری می‌گوید: حفظ آثار تاریخی و کهن کشور جزو وظایف ذاتی میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری است. با وجود این، مجلس نیز در رابطه با حفظ و مرمت این خانه بارها تذکرات لازم را داده و اقدامات موردنیاز را گوشزد کرده است. وی با اشاره به سابقه این روستای کهن که به قرن 4هجری‌قمری بازمی‌گردد ادامه می‌دهد: روستای پاژ با 4هکتار بافت مسکونی و درمجموع با 800هکتار وسعت می‌تواند جزو آثار تاریخی محسوب شود و سازمان میراث فرهنگی باید نه‌تنها از خانه فردوسی بلکه از کل روستا همانگونه که از آرامگاه فردوسی در توس محافظت می‌کند، حراست کند. وی با بیان اینکه مجلس مکررا در مورد حفظ ‌آثار و بناهای تاریخی مانند بناهای روستای پاژ، تذکر داده است، خاطرنشان کرد: در جسله‌ای که حدود 4سال پیش تشکیل شد و همچنین در دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی از روستای پاژ، تاکید شد که دولت باید توجه خاصی به این منطقه داشته باشد.



پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:35 ::  نويسنده : سید

سنگ‌نگارهاي فراموش‌شدۀ اِرنان

افتاده پیش پای کوه

افتاده پیش پای کوه


رفته بودیم شهر بادگیرها؛ یزد را می‌گویم! در حال بازدید از بناها و مکان‌های دیدنی شهر بودیم که در «زندان اسکندر» یا به روایتی «مدرسۀ ضیائیه» چشممان افتاد به تخته‌سنگی با نقش‌های کهن که معلوم بود قرن‌ها از عمرش می‌گذرد.

در کنار آن تخته‌سنگ، تابلویی نصب شده بود با این عنوان:

«سنگ نگاره‌های کوه اِرنان یزد».

این سطر اولِ سفری ماجراجویانه بود برای پیداکردن ارنان و دیدن سنگ‌نگاره‌هایش؛ روستایی در مسیر یزد به شیراز و در نزدیکی شهرستان مهریز.

با این‌که کوه ارنان با شمارۀ ثبت 8 در فهرست آثار طبیعی ملی به ثبت رسیده، ولی پیداکردنش چندان ساده نبود؛ بین راه بارها از ساکنان محلی نشانی پرسیدیم تا بالاخره موفق شدیم پُرسان‌پُرسان خودمان را برسانیم به دهستان ارنان. اما تا این‌جا فقط نصف راه را آمده بودیم. هر چه چشم چرخاندیم، هیچ نشانی از تابلویی که ما را به سمت سنگ‌نگاره‌ها راهنمایی کند، نبود. عاقبت در جادۀ خاکی به راه افتادیم و در میانۀ راه با فریاد از موتورسواری که با سرعت از کنارمان می‌گذشت، پرسیدیم: سنگ‌نگاره‌های کوه ارنان...؟ و او با اشارۀ دست به‌مان فهماند که پشت‌سرش راه بیفتیم.

بعد از گذشت چند دقیقه کوه ارنان در وسط دشتی گسترده، آغوشش را به رویمان باز کرد.

هفته‌نامه دوچرخه شماره 613

کوه مخروطی‌شکل ارنان با ارتفاعی بیش از 800 متر، یکه و تنها سر به آسمان ساییده است. بعد از رسیدن به پای این کوه، اولین صحنه‌ای که به چشممان خورد، نه سنگ‌نگاره‌ها، که تعدادی موتورسیکلت بود که با سرعت از دامنه‌های کوه بالا می‌رفتند. تازه فهمیدیم موتورسیکلتی که با سرعت از کنارمان رد شده بود، مقصدش کجا بوده؛ ظاهراً دامنه‌های کوه ارنان برای اهالی این منطقه، حکم پیست موتورسواری را دارد.

باز هم خدا را شکر! چون معلوم نبود بدون راهنمایی این موتورسوارها که بی‌خیال به ماجراجویی در دامنه‌ها مشغول بودند، چه‌طور باید سنگ‌نگاره‌های کوه ارنان را پیدا می‌کردیم!

از یکی از موتورسوارها که در حال پایین‌آمدن از کوه بود، جای دقیق سنگ‌نگاره‌های نقش‌بسته بر تخته‌سنگ‌ها را پرسیدیم. با دست اشاره کرد به تخته‌سنگ بزرگی که 100متر بالاتر از ما قرار داشت و ادامه داد: «یکی‌دیگه هم اون‌طرف‌تر هست، اگه بتونی پیداش کنی». نفس‌نفس‌زنان خود را به تخته‌سنگی که نشان کرده بودیم، رساندیم و نقش و نگارهایی شبیه به تخته‌سنگ داخل موزه را روی صخرۀ عظیم دیدیم؛ تصاویری از انسان‌ها و ابزارهای شکار مثل تیر، کمان و نیزه و نیز حیواناتی مثل سگ، بز، گوزن، اسب، گاو و بعضی موجودات غریب دیگر.  تخته‌سنگ عظیم در پای کوه ارنان که بخش‌هایی از آن در اثر عوامل طبیعی و انسانی آسیب دیده و فرسوده شده است

سنگ نگاره‌ها یا هنرهای نقش‌بسته بر تخته‌سنگ‌ها در بین هنرهای شناخته‌شدۀ جهانی از بیشترین قدمت برخوردارند و احساس، عاطفه و تفکر انسان‌ها در آنها به بهترین شکل منعکس شده است. هدف از حک‌کردن نقش بر سنگ دردوره‌ها و اقلیم‌های مختلف، متفاوت بوده: ثبت یک رخداد، آرزو، صحنه‌هایی از آیین‌ها و اعتقادات ، رزم و شکار و... این نقوش برای متخصصان حوزه‌های مختلف به‌خصوص جامعه‌شناسان، باستان‌شناسان، نمادشناسان، زبان‌شناسان و علاقه‌مندان به اسطوره و تاریخ، معنا و جذابیت بسیاری دارند.

یکی از ویژگی‌های جالب سنگ‌نگاره‌های ارنان، وجود نوعی روایت و داستان در دل نقوش ا ست: انسانی مجهز به تیر و کمان که سوار بر مرکب به دنبال شکار می‌گردد، مردی که نیزه‌اش را در تن شکار فرو می‌کند، سگی که کنار صاحبش حضور دارد و او را همراهی می‌کند و...

تجربۀ جذابی است نشستن کنار سنگی که صبورانه، داستان زندگی انسان‌هایی مثل خودت را از قرن‌ها پیش‌تر برایت روایت می‌کند؛ سنگی که در گذر زمان سرسختانه می‌کوشد همچنان خاطره‌هایش را حفظ کند.

سنگ‌نگاره‌های ارنان که جزو قدیمی‌ترین و ابتدایی‌ترین آثار هنری به‌شمار می‌روند، به‌احتمال زیاد به دست چوپان‌ها و شکارچی ها بر سنگ‌ها نقش بسته‌اند و صحنه‌هایی از شکار، قدرت و تخیل انسان را در طبیعت بکر قرن‌های دور به نمایش می‌گذارند.

نقش و نگارهای تخته‌سنگ واقع در پای کوه ارنان با ابزاری فلزی کنده شده بود و نشان از علاقۀ انسان به ثبت وقایع و به‌جاگذاشتن نشانی از خود برای آیندگان داشت؛ آیندگانی که ما بودیم و بی‌هیچ شیشه و حفاظی آنها را از نزدیک تماشا می‌کردیم.

سنگ‌نگاره‌های ارنان که جزو قدیمی‌ترین و ابتدایی‌ترین آثار هنری به‌شمار می‌روند، به‌احتمال زیاد به دست چوپان‌ها و شکارچی‌ها بر سنگ‌ها نقش بسته‌اند و صحنه‌هایی از شکار، قدرت و تخیل انسان را در طبیعت بکر قرن‌های دور به نمایش می‌گذارند.

هفته‌نامه دوچرخه شماره 613

نقش و نگارهای تخته‌سنگ واقع در پای کوه ارنان با ابزاری فلزی کنده شده بود و نشان از علاقۀ انسان به ثبت وقایع و به‌جاگذاشتن نشانی از خود برای آیندگان داشت؛ آیندگانی که ما بودیم و بی‌هیچ شیشه و حفاظی آنها را از نزدیک تماشا می‌کردیم.

با دقت در تخته‌سنگ نقش‌دار، متوجه چیزهای زیادی شدیم: این‌که عوامل طبیعی مثل باد، باران، برف و... آن را فرسوده کرده و نوسانات جوی به آن آسیب زده است. اما کار به همین‌جا و کمرنگ‌شدن نگاره‌ها ختم نمی‌شد. مخدوش‌شدن نقش‌ها اتفاق بد دیگری بود که خبر از ویرانگری عوامل انسانی می‌داد؛ بازدیدکننده‌هایی که بدون توجه به ارزش تاریخی این سنگ‌نگاره‌ها نام خود را با ذکر تاریخ (!) در کنار نقش‌های کهن کنده بودند؛ نقش‌هایی با قدمتی از 1500 سال پیش از میلاد تا 713 هجری قمری.

اولش از این‌که توانسته بودیم این‌طور بی‌واسطه از این سنگ‌نگاره‌ها دیدن کنیم، خوشحال شدیم، اما بعد با خود آرزو کردیم کاش نه ما و نه هیچ‌کس دیگر نتواند چنین بی‌فاصله با گنج کوه مهربان ارنان آشنا شود.

گودال‌های عمیق در زیر تخته‌سنگ عظیم پای کوه ارنان، نشان می‌دهد که بعضی به‌طمع یافتن گنج یا به‌سرقت بردن سنگ‌نگاره‌ها دست به تخریب و انهدام این اثر تاریخی زده‌اند.

همۀ این اتفاق‌های ناخوشایند در شرایطی می‌افتد که هیچ‌کس به فکر حفظ و نگهداری از این آثار بدیع بازمانده از دوران باستان نیست و این جلوۀ جذاب که می‌تواندچشم توریست‌های داخلی و مهمانان خارجی را به خود خیره کند، در فراموشی خاک می‌خورد و غرش گوش‌خراش موتورسیکلت‌ها تحلیل می‌رود.



پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:27 ::  نويسنده : سید

 

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری)

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری)
خانه ی طباطبایی ها، عروس خانه های ایران است که معماری متناسب و ظاهر فوق العاده زیبایش این شهرت و نام را برای آن به همراه آورده است. این خانه در زمینی به مساحت 4730 متر مربع و در حدود سال 1250 قمری با مهارت و هنرمندی معمار معروف کاشانی استاد علی مریم احداث گردیده است.

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir  

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir


خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir


خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری) www.taknaz.ir

 



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:2 ::  نويسنده : سید

تولد بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن­مبارك

كدام فرشته است كه خدای را چون فاطمه - سلام الله علیها - با تمام وجود پرستیده باشد؟

 



شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:52 ::  نويسنده : سید

امر ونهیش به راستی موقوف           نهی او منکر امر او معروف (نظامی)

مردفقیری پسر خردسالی داشت . روزی به او گفت :بیا امروز قدری میوه از باغی سرقت کنیم .پسر خردسال  با نارضایتی با پدر به راه افتاد. وقتی به باغ رسیدند  پدر به فرزندش گفت :تو در این جا نگهبان باش واگر کسی آمد زود مرا خبر کن تا کسی ما را در حال دزدی نبیند ومشغول چیدن میوه از درخت مردم شد. :لحظه ای بعد پسر فریاد زد :یک نفر ما را می بیند ! پدر با ترس وعجله از درخت پایین آمد  وپرسید چه کسی ؟ کجاست؟

پسر زیرک گفت :همان خدایی که از همه چیز آگاه است وهمه چیز را می بیند ! پدر از گفتار نیکوی فرزند شرمنده شد وبعد از آن دزدی نکرد.

(امر به معروف ونهی از منکر –محمدرضا اکبر ص71



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:5 ::  نويسنده : سید

در زندگی مشترک فاطمه(س) با علی(ع) عبارات و کلمات محبت آمیز بسیار است. فاطمه(س) با الهام از دستورات الهی و با دارا بودن درک صحیح از روابط زن و شوهر، همواره به همسر بزرگوارش عشق می ورزید و او را مورد محبت قرار می داد و در کلام خود علاقه و احترام را توأماً در نظر داشت؛ گاهی او را با کنیه ی اباالحسن صدا می کرد و گاه او را یابن عمّ پسرعمو .... خطاب می نمود: جزاک اللهُ عنّی خیرَ الجزاء یابن عم رسول الله.

 


استفاده از القاب زیبا و مناسب برای خطاب همسر


باعث روابط مثبت و ایجاد محیطی آکنده از صمیمیت می شود و سبب پیدایش زمینه ی عکس العمل و رفتاری، مناسب در طرف مقابل می شود. حضرت علی(ع) فرموده اند:

اجملوا فی الخطاب، تسمعوا جمیل الجواب؛ خطاب هایتان را زیبا کنید تا پاسخ زیبا بشنوید.


فاطمه(س)، در مقام اظهار محبت و علاقه به امام علی(ع) فرمود: روحی لروحکَ الفدا و نفسی لنفسکَ الوقاء یا اباالحسن علی جان، روح من فدای روح تو و جان من سپر بلاهای جان تو.


                                                                                                     بحار الانوار،غررالحکم،کوکب الدری



سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:50 ::  نويسنده : سید
شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:36 ::  نويسنده : سید

 

 

یکی از اموری که در زندگی مشترک نقش حساسی دارد، « دوران نامزدی» است . اگر با این دوران ، با ظرافت و ماهرانه برخورد شود و به وظایف مخصوص آن عمل شود، می تواند در بالندگی و پرباری و استحکام دوران های بعدی ، تأثیرعمیقی داشته باشد.

 

سخن عامیانه ای بین مردم هست که می گوید : «یک روز دوران نامزدی ، بهتر از یک سال دوران بعد از عروسی است !» این سخن ، هر چند مبالغه آمیز است، اما حقیقت مهمی را بیان می کند ؛ واقعا دوران نامزدی از جهاتی مهم تر و شیرین تر و پر بارتر و لذت بخش تر و سازنده تر از دوران پس از عروسی است و می توان در این دوران ، شالوده و پایه های زندگی آینده را بنا نهاد .

 

منظور ما از « دوران نامزدی » ، فاصله ی بین عقد و عروسی است . یعنی عقد صورت گرفته باشد و یا اگر طرفین برای عقد دائم آمادگی ندارند و می خواهند در فرصت و مناسبتی خاص و با برپایی جشن، عقد کنند ، می توانند عقد موقت بخوانند تا زمان عقد دائم فرا رسد . عقد موقت ، قانون و شرایط مخصوصی دارد که باید رعایت شود و یکی از شرایط آن این است که : حتما باید با اجازه ی پدر دختر باشد ( مانند عقد دائم ).

 

نامزدی

 

وظایف دختر و پسر در این دوران


1- افزایش شناخت نسبت به یکدیگر، برای تفاهم بیشتر


هر چند دختر و پسر، در مرحله ی گزینش ، باید شناخت کافی نسبت به هم پیدا کرده باشند اما علاوه بر آن شناخت ، باید در دوران نامزدی ، آشنایی ملموس تر و محسوس تر و بیشتری از یکدیگر پیدا کنند و با روحیات و اخلاق و دیدگاه های هم بیشتر آشنا شوند. در حقیقت ، این آشنایی و شناخت در دوران نامزدی ، تکمیل کننده ی شناخت مرحله ی گزینشی است، آن گاه در پرتو این آشنایی نزدیک و کامل ، خود را برای تفاهم و سازگاری در زندگی مشترک ، آماده می کنند. آن شناخت ، برای«انتخاب » بود و این شناخت ، برای « تفاهم و سازگاری».

 

 

2- اصلاح وتربیت

 

اگر کسی صفت و خصوصیتی را در نامزدش مشاهده کند که مورد پسندش نباشد و بخواهد آن را برطرف و یا اصلاح کند ، یا صفت و حالتی را در او ایجاد کند، بهترین دوران برای این « اصلاح و تغییر و تربیت »، دوران نامزدی است. چون هنوز روابطشان عادی نشده و نسبت به هم احترام و محبت خاصی قائلند . در نتیجه پذیرششان از همدیگر بیشتر است و زمینه ی تحول و تغییر و اصلاح ، مساعدتر. ( اما نباید از یاد برد که نمی توان فردی را که سال ها به شیوه و عادت خاصی خو گرفته ، اساسا و به طور کلی تغییر داد و متحول کرد؛ بنابراین ، منظور اصلاح و تغییر در اصول بنیادین فرد نیست)

3- افزایش محبت


از شرط های اصلی سعادت در زندگی زناشویی ،« محبت » است و زمینه ی آن باید قبل از عقد فراهم شده باشد. اما دوران نامزدی ، بهترین فرصت برای افزایش و تحکیم محبت است. رفتار و گفتار و تمام اعمال نامزدها، در افزایش محبت و یا کاهش آن ، مؤثر است.

بنابراین ، دختر و پسر باید کاملا مواظب اعمال خود باشند و از هر عمل پسندیده ای که باعث افزایش محبت می شود، کوتاهی نکنند و از کارهایی که موجب دلسردی و کاهش محبت می شود، اجتناب کنند.

 

نامزدی

 

4- بها دادن به احساسات و عواطف یکدیگر


نامزدها باید مواظب عواطف و احساسات یکدیگرباشند و به آن بها و جواب مناسب دهند. بعضی از نامزدها، به عواطف و احساسات لطیف نامزدشان ، بهای لازم را نمی دهند و به او «بی اعتنایی» می کنند و خیال می کنند این کارشان باعث عزیزتر شدنشان می شود! حال آنکه کاملا برعکس است و چنین رفتاری باعث جریحه دار شدن عواطف نامزدشان می شود و در نتیجه کینه ی او را به دل می گیرد و ممکن است لطمه های سنگینی به زندگی شان بزند.

 

خاطرات دوران نامزدی معمولا تا آخر عمر در ذهن می ماند و در زندگی آینده تأثیر دارد ( چه خاطرات شیرین و چه تلخ ).بنابراین ، رفتار نامزدها باید کاملا حساب شده باشد و از اعمالی که به غرور و شخصیت یکدیگر لطمه می زند، اجتناب گردد. بی اعتنایی و سرسنگینی و تکبر در مقابل نامزد، لطمه های سنگینی به عواطف و شخصیت او می زند.

 

متأسفانه فراوان مشاهده می شود که پسران جوان از بی اعتنایی و سرسنگینی نامزدشان گله و درد دل دارند و مثلا می گویند :« هدیه ای برای نامزدم گرفتم و با هزار امید و آرزو به دیدارش رفتم ، اما او بی اعتنایی و بی احترامی کرد و مرا تحویل نگرفت و با دلی شکسته و پر خون از منزلشان بیرون آمدم...»دختران متدین و با عفت بدانند که این کارها، لازمه ی تدین و عفت نیست ، بلکه حرام است.

 

معنا ندارد که دختر، در مقابل نامزدش که به او محرم است و در حقیقت شوهر اوست ، خود را مخفی کند و به او بی اعتنایی نماید ! بله، این را قبول داریم که : دختران عفیف و با حیا در اوایل دوران نامزدی ، خجالت می کشند و نمی توانند با نامزدشان رفتاری خیلی صمیمی و محبت آمیز داشته باشند؛ پسران هم باید رعایت حال آنان را بکنند؛ اما این حالت و خجالت باید به زودی برطرف گردد و رابطه شان صمیمی و پر محبت ، و در عین حال همراه با احترام متقابل باشد .

 

 

5- هدیه دادن


« هدیه » در جلب دل ها و افزایش محبت ها ، نقش عجیبی دارد. بر نامزدها لازم است که از این نکته ی زیبا و مهم غفلت نکنند.

لازم نیست که هدیه ، گران قیمت باشد، بلکه لازم است زیبا و مورد علاقه ی طرف باشد و مهمتر آن که : « با ظرافت داده شود!». هدیه دادن ، ظرافت و سلیقه ی خاصی را می طلبد!

این هم فراموش نشود که : هدیه دادن باید از دو طرف باشد، نه این که فقط پسر به دختر هدیه بدهد . البته پسر باید بیشتربدهد!

 

نامزدی

 

6- نامه نگاری های محبت آمیز


نوشتن نامه های پر محبت و با صفا ، تأثیر نکویی در افزایش محبت و استحکام رابطه ی بین نامزدها دارد. حتی اگر دو نامزد به هم نزدیک باشند و همیشه یکدیگر را ببینند، باز هم نوشتن نامه تأثیر خود را دارد. نامزدها می توانند نامه ها را بنویسند و پس از ملاقات و هنگام جدا شدن از هم ، نامه ها را به یکدیگر بدهند. البته هرگاه مسافرتی پیش آمد و از هم دور شدند ، نامه ها باید بیشتر و مفصل تر شود.همسرانی را می شناسم که پس از گذشت سال ها از زمان ازدواجشان ، هنوز نامه های دوران نامزدی را نگه داشته و مطالعه می کنند و برایشان خاطره انگیز و لذت بخش است !

 

 

7- ملاقات های صمیمانه


دو نامزد باید در این دوران شیرین و به یاد ماندنی ، دیدارهای دوستانه داشته باشند. این ملاقات ها ، امید و شور و علاقه را درهر دو تقویت می کند. این کار نه تنها خلاف عفت نیست ، بلکه باعث تقویت عفت در هر دو می شود. در این ملاقات ها ، با یکدیگر صحبت های محبت آمیز داشته باشند و به هم عشق و علاقه و محبت نشان دهند و درباره ی زندگی آینده شان گفت و گو کنند ؛ به هم دل گرمی و امید بدهند و باهم به گردش و تفریح و مسافرت بروند.

 

 

 



شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:31 ::  نويسنده : سید


 

زوجهاي موفق در مسايل و مشکلاتي که پيش مي آيد با همديگر همدلي داشته و آن را به صور مختلف ابراز مي دارند. همين احساس همدلي به جرأت و شهامت آنان جهت مقابله با سختيها افزوده و نيروي روانيشان را افزايش مي دهد.

 

زوج موفق

 

 

زوجهاي موفق از دروغ گفتن به همديگر خودداري کرده و در موارد لزوم حقيقت را به همسر خود خواهند گفت. آنان به خوبي مي دانند تبعات حقيقت گويي بسيار بهتر از دروغگويي مي باشد. آنان مي دانند دروغ مي تواند باعث ايجاد بي اعتمادي و بدبيني همسر نسبت به او شود. دروغگويي و کتمان حقيقت از موارد کوچک شروع و به موارد بزرگ و مهمتر توسعه مي يابد. دروغگويي به سطحي شدن روابط ميان زوجين و نقش بازي کردن آنان براي هم منجر خواهد شد.

 

 

 

زوجهاي موفق احساسات و نظريات خود را با گشاده رويي ابراز داشته و نسبت به يکديگر خودانگيخته هستند. زماني که زوجين احساسات خود را با همديگر در ميان مي گذارند، اختلافاتشان کمتر شده و به تدريج همچون دو دوست به يکديگر نزديک مي شوند و با همديگر صحبت و درد دل مي کنند. در ميان گذاردن مشکلات و مسايل با همسر و مشورت با وي نوعي اهميت دهي به او مي باشد. او با اين رفتار شايسته خود تلويحا به همسر خود اظهار مي دارد که احتياج به همفکري، اظهار نظر و حمايت او دارد و همين رفتار و ابراز احساسات باعث افزايش صميميت ميان آنان مي شود.

 

 

زوج موفق

 

 

زوجهاي موفق فعالانه براي کشف، درک و ارضاي نيازهاي مهم يکديگر تلاش مي کنند. آنان نيازهاي جسماني و رواني يکديگر را به درستي تشخيص داده و با توجه به وضعيت يکديگر آن نيازها را ارضا مي نمايند. يک زن در طي دوران بارداري خود احتياج بيشتري به دريافت محبت و کمک شوهر در انجام امور منزل دارد. در اين زمان يک همسر دلسوز و هوشمند حتي قبل از آنکه همسرش نياز خود را بيان دارد، اين موضوع را درک مي کند. ادراک اين موضوع حتي مي تواند بيش از انجام خواست براي طرف مقابل ارزش داشته باشد. ناراحتي و گلايه بسياري از افراد اين است که همسرشان درک و پذيرشي از نيازهاي آنان ندارند. بي توجهي يک زن يا يک مرد در شناخت نيازهاي طرف مقابل منجر به اين مي شود که ميان زن و شوهر فاصله و اختلاف ايجاد بشود.

 

 

 

زوجهاي موفق با همديگر پذيرنده و سازگار هستند. بسياري از زوجين با توقعات گوناگون و فراوان و آرزوهاي متفاوت اقدام به ازدواج مي کنند. اما مدتي نمي گذرد که متوجه مي شوند اختلافاتي با همسرشان دارند. زوجهاي سازگار مي توانند نگرش و عادات خود را اصلاح کرده تا بهتر با همسر و خانواده وي کنار بيايند و سازگار شوند. سازگاري و انعطاف پذيري در بسياري از مواقع مي تواند تنشها و سختيهاي موجود در فضاي خانواده را کاهش دهد. مثلاً هنگامي که همسر شما عصباني و يا غمگين است، خونسردي شما مي تواند در فروکش کردن اين عصبانيت مؤثر باشد. در همين مسير اگر زوجي بخواهد زندگي موفقيت آميزي داشته باشد، در بسياري از مواقع يکي از آنان بايد خواست خود را تعديل کرده يا حتي از آن بگذرد چرا که بسياري از طلاقها صرفا به دليل پايداري طرفين بر سر خواست و نظرياتشان به وجود مي آيد.

 

 

زوج موفق

 

 

در صورتي که زوجها زندگي موفق و توأم با تفاهمي داشته باشند، اين امر در بيشتر فعاليتهاي فردي و اجتماعي آنها تأثير گذاشته و چنانچه مشکلي ميان آنها باشد، فشار رواني حاصله از آن ساير فعاليتهاي زوج را متأثر مي سازد. اما به رغم تمام مشکلات و گرفتاريها، زوجين موفق با برنامه ريزي صحيح و با بالا بردن کيفيت زماني که کنار همديگر به سر مي برند از کانون گرم خانوادگي بهره مند هستند.



چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:22 ::  نويسنده : سید

جویبارهای زندگی ساز

 


 

« اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقًا لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اْلأَنْهارَ»؛ « خداوند همان کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و از آسمان، آبی نازل کرد و با آن، میوه ‏ها(ی مختلف) را برای روزی شما (از زمین) بیرون آورد و کشتی‏ ها را مسخّر شما گردانید تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند و نهرها را (نیز) مسخّر شما نمود» .(ابراهیم: 32.)

 


 

رود
خداوند جویبار و نهر را جزء قدرت و تمکین هر قوم و ملت به حساب می آورد، برای اینکه وجود هر نهر آب شیرین یعنی وجود زندگانی و تداوم حیات.
البته تنها داشتن آب فراوان دلیلی بر سعادت و ثروت نیست، سیستم های انتقال آب به اندازه خود آب دارای اهمیت فراوانی می باشند که نمونه های آن را می توان در کشورهای پیشرفته مشاهده نمود که کار آن ها هم یک نوع الگوبرداری از طبیعت می باشد.

سیستم آبرسانی هم که در طبیعت وجود دارد از شبکه های کوچک شروع می شود و به رودخانه های عظیم تبدیل می گردد. تمدن های بزرگ همواره در کنار رودهای به وجود آمده اند مانند تمدن مصر در کنار رود نیل، تمدن بابل در کنار رود دجله و فرات، تمدن های آمریکا و اروپا در کنار رودهای هودسن، می سی سی پی، راین و دانوب. هر چه این رود بزرگتر و با اهیمت تر باشد، تمدن کنار آن هم قوی تر و ثروتمندتر بوده است؛ برای همین است که در آیات قرآن رودخانه ها عاملی برای قدرت ذکر شده اند.



چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:19 ::  نويسنده : سید

چه جمعه ها که یک به یک غروب شدنیامدی...

چه بغضهاکه درگلو رسوب شد نیامدی...

خلیل اتشین سخن تبر به دوش بت شکن...

خدای ما دوباره سنگ وچوب شدنیامدی..

برای ما که خسته ایم ودل شکسته ایم نه...

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی...

تمام طول هفته را درانتظار جمعه ام...

دوباره صبح وظهر نه غروب شد نیامدی...

 

يا صاحب الزمان (عج)



چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:15 ::  نويسنده : سید


گدایى در این خانه افتخار من است                   شعار عشق تو عالی‌ترین شعار من است

به حسن روى تو سوگند اى مه «ناصر»            گدایى در این خانه افتخار من است!

فروغ روى تو اى خضر وادى ظلمات                   چراغ روشن هر شامگاه تار من است

من ار که هیچ نیرزم به درگهت اى دوست          ولى محبت و مهر تو اعتبار من است

من از خزان حیاتم به دل ندارم بیم!                     صفاى گلشن رخسار تو بهار من است!

شبان وادى ایمن به وصل دوست رسید            جمال روى تو نازم که «نور» و «نار» من است

به صبح و شام ندارم ثناى کس بر لب                 ولى فضایل تو ورد روزگار من است

به عشق‌بازى پروانه گر کنم تقلید                      عجب مدار که این اوج ابتکار من است!

چو «قنبرم» به غلامى قبول کن مولا!                کمین غلام درت شاه تاج‌دار من است!

ز هجر گر شودم کار، «زار»، هر شب و روز         براى وصل تو کوشم که «کارزار» من است



شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:46 ::  نويسنده : سید

 

 

640x424px , 35KB , goodbye party.jpg

  •  
  •  

صدایم کن صدایم کن

صدای تو ترانه ست

نفس های تو در گوشم

کلامی عاشقانه ست

اگر از بودن و ماندن

بدون عشق دلگیرم

صدایم کن به آوازی

که من بی عشق می میرم

اگر خوابم اگر بیدار

اگر مستم اگر هشیار

صدایم کن

در آغوشت نگاهم دار

کویرم من اگر گلزار

اگر هیچم اگر بسیار

صدایم کن

در آغوشت نگاهم دار ...

8 فروردين 1391,ساعت 14:35 بقلم زهرا خانمی | 4نظر

 


 

چه لحظۀ دردناکیه


وقتی که میپرسه خوبی؟


بغض تو گلوت میپیچه...


پنج خط تایپ میکنی،


ولی بجای Enter


همه رو پاک میکنی


و مینویسی:


خوبم مرسی،


تو خوبی؟

 


 

هنر عاشقی من این بود..

 که بی تو..

 

 با تو بودم...

ܓܓܓܓܓܓܓ


  •  

    350x500px , 162KB , 1320179285_000....jpg

    + نوشته شده در جمعه 25 فروردين 1391,






    ساعت 18:30 بقلم زهرا خانمی | 7نظر

     

     

    همیشه

    اشکتو...عشقتو...احساستو...قلبتو..


    قربونی کسی کن که تو تنهائیات یک دقیقه از عمرشو قربونیت کنه...

    نه تواوج خوشی آویزون دل بی غمت باشه....

     

     

    450x300px , 23KB , 1329570417_560.jpg







     

     

    آدم های تنهــــــــــــــا ، گاهی خیلی خوشــــــــــــ شانسند
    چون کـــسی را ندارند تا از دستــــــــــ بدهند ….

     

     

     

    650x448px , 18KB , 13301509406.jpg




    650x541px , 31KB , 13301509428.jpg

     






     

    با عشق زمان فراموش می شود و با زمان هم عشق...!

    عجب دنیای عجیبیه!!!

     

     

    500x282px , 28KB , fy81bsg2f7t12y....jpg








    وقتی نگران مسیر نگاه توِأم

    وجودم مرا به سوی نیستی پرتاب میكند

    و میشكند در من كوزه ی لبریز از عشق تو

    به دستان زخمی ام نگاه كن

    ای كاش بند میخورد تكه های شكسته ی این عشق

     

    240x320px , 63KB , 3qfjx6i1ic9ozl....gif






     

    عشق هدیه ایست که خداوند ساده به تو نمیدهد!

     


    بارها امتحانت میکند!

     


    ودر آخر عشق واقعی رابه تو هدیه می کند

     


    درست زمانی که قدرش راکامل میدانی!!!!!

     

    758x800px , 87KB , Duplicate State.jpg

 



شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:36 ::  نويسنده : سید

الهی

به حرمت آن نام که تو خوانی

و به حرمت آن صفت که تو چنانی

دریاب که می توانی

الهی

عمر خود به باد کردم و بر تن خود بیداد کردم

گفتی و فرمان نکردم

درماندم و درمان نکردم

الهی

عاجز و سرگردانم

نه آنچه دارم دانم و نه آنچه دانم دارم

الهی

اگر تو مرا خواستی

من آن خواستم که تو خواستی

الهی

به بهشت و حور چه نازم

مرا دیده ای ده

که از هر نظر بهشتی سازم

الهی

در ، دل های ما جز تخم محبت مکار

و بر جان های ما جز الطاف مرحمت خود منگار

و بر کِشت های ما جز باران رحمت خود مبار

به لطف ، ما را دست گیر

و به کرم ، پای دار

الهی

حجاب ها از راه بردار

و ما را به ما مگذار



شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:28 ::  نويسنده : سید

zxc


پروردگارا یاریم کن ببخشم کسانی را که هر چه خواستند با من با دلم با احساسم کردند

ومرا در دوردست خودم تنها گذاردند

و من امروز به پایان خودم نزدیکم...

 پروردگارا به من بیاموز در این فر صت حیاتم آهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند



شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:26 ::  نويسنده : سید

صبر عن الله

 آمده كه جواني از محبين از شبلي راجع به صبر پرسيد و گفت: كدام صبر شديدتر است؟

 شبلي گفت: صبر براي خدا ... جوان گفت: نه.

 گفت: صبر همراه با كمك خدا ... گفت: نه

 گفت: صبر بر خدا .... گفت: نه

 گفت: صبر در راه خدا ... گفت: نه

 گفت: صبر با خدا ... گفت: نه.

 شبلي گفت: پس واي بر تو! كدام صبر است؟

 جوان گفت: صبر از فراق خدا.

 پس شبلي آهي كشيد و بيهوش شد و افتاد.



جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:8 ::  نويسنده : سید

نام فارسي:(گياه توليدکننده) آنغوزه
نام علمي:Ferula assa-foetida
نام انگليسي:Stinking assa
نام عربي:انجدان (Angudan)
نام فرانسوي:Ase-fetide
نام آلماني:Stinkender assand
نام هاي مترادف:Ferula scorodesma و Scorodesma foetidum
نام خانواده:Umbelliferae(چتريان)

 

گياه شناسي:

گياه توليد کننده آنغوزه به نام هاي فارسي خوراکما، آنگوزاکما و کورن کما، بوته اي بزرگ، علفي و چند ساله است که ارتفاع آن گاهي به 2/5 متر مي رسد. ساقه آن نسبتاً محکم و ضخيم با سطحي خشن است. برگ هاي قاعده بزرگ و ضخيم هستند؛ به طوري که طول آنها تا 60 سانتي متر مي رسد. اين برگ ها تقسيمات زيادي دارند به طوري که به قطعاتي (لوب دار) دندانه دار تبديل مي شوند. گل هاي اين گياه زردرنگند و به صورت گل آذين چتري در انتهاي ساقه قرار مي گيرند. ميوه ها دوفندقه اي، بيضي شکل و تقريباً مسطح مي باشند که روي هر کدام پنج خط وجود دارد و کناره ها بال مانند هستند. رنگ ميوه ها قهوه اي تيره است. از ريشه يا قاعده ساقه اين گياه بر اثر تيغ زدن ماده اي به نام اولئوگم رزين به دست مي آيد که به آنغوزه مشهور است. آنغوزه ابتدا شيري رنگ است و مزه اي تند و تلخ و نيز بوي بد و متعفني دارد که تهوع آور است؛ به همين دليل از قديم به نام مدفوع شيطان معروف شده است.
اين گياه در ايران (استان خراسان، بلوچستان، کرمان و نواحي جنوبي) وجود دارد.

 

تاريخچه:

رزين آنغوزه به عنوان خلط آور، ضدنفخ، ضد اسپاسم روده اي و به صورت شياف براي بهبود قولنج و همچنين سوسپانسيون آن براي فراري دادن سگ، گربه و ديگر حيوانات وحشي مورد توجه بوده است. مصرف آنغوزه خصوصا در ميان آمريکايي هاي آفريقايي ادامه دارد. آنغوزه براي درمان سرطان شکم، ميخچه، پينه، ادرارآور، مسکن و محرک به کار مي رفته است. در درمان هاي عاميانه براي قطع قاعدگي، آسم، تشنج، خروسک، جنون و سرطان استفاده مي شود. با اين حال، اصلي ترين کاربرد آن به صورت رايحه در عطريات مي باشد.
اين گياه با طعمي قوي تر از پياز يا سير به شکل گم رزين يا محلول همچنان در دسترس است. در داروخانه ها و فروشگاه هاي مواد غذايي سالم و محلي نيز به عنوان نگهدارنده يا ادويه به فروش مي رسد. گاهي به ميزان کم در برخي از شکلات ها، نوشابه ها، چاشني ها و سس ها به کار مي رود.

 

ترکيبات مهم:

آنغوزه حاوي تعدادي ترپن و مواد محلول در چربي است که هنوز به طور کامل شناسايي نشده اند. همچنين حاوي 20 درصد اسانس، 65 درصد رزين و حدود 25 درصد صمغ مي باشد.
مهمترين ترکيبات اسانس آنغوزه، ايزوبوتيل پروپانيل دي سولفايد، آلفاپي نن، کادي نن و وانيلين هستند. در واقع، آنغوزه يکي از مهم ترين اولئوگم رزين هاي گياهي است که در خانواده چتريان وجود دارد. از ترکيبات کوماريني موجود در اين اولئوگم رزين، مي توان اومبلي فرون و از ترکيبات رزيني آن اسيد فروليک و آزارزينوتانول را نام برد.

 

داروشناختي و اثرات مهم:

تاکنون مطالعات کلينيکي براي مشخص شدن اثرات درماني آن صورت نگرفته است؛ اما در مطالعه اي که بر روي موش هاي آزمايشگاهي انجام شده کلسترول سرم را پايين نياورده است.

استفاده از عصاره الکلي(تنتور) باريجه سميت سلولي عليه لنفوماي سلول هاي سرطاني و لنفوسيت هاي انساني را نشان داده است.

 

طريقه و ميزان مصرف:

*روزانه 0/3 تا 1 گرم در سه نوبت (جمعاً 0/9 تا 3 گرم در روز).
*تنتور:2 تا 4 ميلي ليتر در روز اين مقدار را مي توان در دو يا سه نوبت مصرف نمود.

 

سميت و عوارض جانبي:

مصرف خوراکي آن در بزرگسالان سميتي نشان نداده است، ولي در کودکان مي توان ايجاد مسموميت کند. همچنين در حد مصرف درماني تاکنون عارضه خاصي از آن گزارش نشده، ولي ممکن است در بعضي افراد و يا با مصرف زياد آن اسهال، نفخ، سوزش هنگام ادرار، سوزش معده، سردرد، گيجي و تشنج ايجاد شود. همچنين، صمغ آن ممکن است درماتيت هاي پوستي ايجاد کند. با توجه به اينکه آنغوزه داراي خاصيت قاعده آور است، مصرف زياد آن مي تواند موجب سقط شود؛ لذا توصيه مي گردد در دوران بارداري و شيردهي مصرف نشود.
همچنين، کومارين هاي موجود در اولئوگم رزين آنغوزه ممکن است با داروهاي ضد انعقاد تداخل کند.
در گزارشي آمده است، مصرف 50 تا100 ميلي گرم آنغوزه در افرادي که مشکل عصبي دارند، باعث تشنج مي شود.

 

موارد منع مصرف:

زنان باردار، زنان شيرده و کودکان

 

مهم ترين اثرات گزارش شده:

حساسيت زا، ضد درد، ضد چسبندگي پلاکت ها، ضدعفوني کننده، ضد اسپاسم، ضد تومور، تقويت کننده قواي جنسي، ضد نفخ، محرک CNS، هضم کننده، ادرارآور، شيرافزا، خلط آور، قارچ کش، کاهش دهنده پرفشاري خون، مسهل، موتاژنيک، محرک تنفسي، مسکن، تقويت کننده معده، محرک، تقويت کننده رحم و کرم کش.

 

نکات قابل توجه:

1-آنغوزه از گونه هاي ديگري به دست مي آيد که مهم ترين آنها فرولافوئتيدا و فرولا آلياسئا هستند.
2-بوي بسيار تند آنغوزه که شبيه سير مي باشد، مربوط به ترکيبات گوگرددار آن است.
3-براي به دست آوردن آنغوزه گياه از فصل بهار به بعد قسمت پايين ساقه (نزديک به سطح زمين) و يا اصطلاحاً يقه گياه را برش هاي عمودي يا افقي مي دهند تا اولئوگم رزين(آنغوزه) به صورت شيرابه به بيرون تراوش کند. اين ماده در مجاورت هوا سفت مي شود که پس از سفت شدن آن را جمع آوري مي کنند و دوباره گياه را تيغ مي زنند يا محل قبلي را برش ديگري مي دهند تا دوباره اولئوگم رزين ترشح کند. اين عمل چندين بار و گاهي تا دو ماه از فصل بهار صورت مي گيرد. آنغوزه خارج شده به دو صورت اشکي (گرد و کروي با اندازه هاي مختلف) و توده اي و به رنگ هاي زرد تا قهوه اي تيره است که هرچه روشن تر باشد مرغوب تر و گران تر است.همچنين، نوع اشکي آنغوزه مرغوب تر و گران تر مي باشد. آنغوزه مزه اي گس و تقريباً تند و سوزاننده دارد و داراي بوي نامطبوع شبيه ترکيبات گوگرددار است.

4-گرچه آنغوزه استفاده محدودي(آن هم در طب سنتي ايران) داشته، ولي يکي از اقلام مهم صادراتي فرآورده هاي گياهي ايران است که خريداران آن را با روش هاي پيچيده تجزيه مي کنند و ده ها ماده ارزشمند از قبيل اسانس، رزين و صمغ قابل مصرف در صنايع دارويي، بهداشتي، آرايشي و صنعتي از آن به دست مي آورند. با توجه به اينکه تهيه آنغوزه پر زحمت و طولاني مدت است، قيمت نسبتاً گراني دارد.
5-نام عمومي آنغوزه در جهان و در تجارت آزافتيداگم است که در کتب قديمي منشأ جغرافيايي آن ايران ذکر شده و در گذشته بزرگ ترين تأمين کننده آن در جهان بوده است. گياه توليد کننده آنغوزه در بعضي قسمت هاي افغانستان نيز وجود دارد؛ ولي وسعت آن در ايران از کشورهاي ديگر به مراتب بيشتر است.

 



 

این نقشه تاریخی و ارزشمند ،نگاره ای است نسبتا دقیق و بازمانده از سال‌های ۱۷۰۰ تا ۱۷۲۰ میلادی که توسط یوهان باپتیست هومان (Johann Baptist Homann)، نقشه کش، ناشر و قلم زن آلمانی تبار ترسیم شده است. .. در سالهایی که شاهنشاهی صفویان در اوج قدرت و هژمو نی فرهنگی-نظامی-اقتصادی نه تنها در منطقه ،بلکه در گیتی بود و به گواه اسناد بازمانده تاریخی ،توان اقتصادی ایران آن روزگاران برتر از اسپانیا و پرتقال و هلند و عثمانی و روسیه بود و رقیبی برای فرانسه و انگلستان...
اینها هیچ کدام اغراق و گزافه نیست و می توانید با مراجعه به کتب مهم تحلیلی -تاریخی از جمله مقاومت شکننده جان فوران و بررسی جدول درآمدها و مقایسه ایران با عثمانی و فرانسه وانگلستان دریابید.

فوران در تحلیل خود، نخست بر اساس نظریه نظام جهانی والرشتاین، قرن شانزدهم میلادی را به عنوان نقطه شروع تحولات در نظر می گیرد. والرشتاین معتقد است جهان تا پیش از سال ۱۵۰۰.م به دو بخش توسعه یافته و عقب مانده تقسیم نمی شد و از آن تاریخ به بعد است كه تحولات جدید امروزی و تقسیم جهان به كشورهای پیشرفته و عقب مانده آغاز می شود. نكته بسیار قابل توجه آن است كه سال ۱۵۰۰م (۹۰۷ قمری) دقیقا مصادف با به قدرت رسیدن سلسله صفویه در ایران می باشد و این نقشه باز مانده از سده های پسین...در زمانه ای که خلیج فارس ،به دریایی یکسره ایرانی بدل شده بود و در اختیار مطلق ایران بود و این اقتدار در زمان نادر شاه و تا حدودی کریم خان هم ادامه یافت و به دلیل تغییر یافتن چارچوبهای قدرت در جهان از آغاز سده نوزدهم بود که هژمونی بریتانیا بر خلیج فارس قطعی شد.البته در این زمان هم حکام محلی بسیاری از کشور های منطقه خلیج فارس گرایشات ایرانی داشتند که به دلیل ضعف دولت مرکزی ایران در آن سالها و درگیری ایران با روسیه و تا حدی عثمانی و البته چیرگی و استعمار استیلا گر بریتانیا ،سیاست تجکیم قدرت ایران در جنوب خلیج فارس ناکام ماند و بریتانیا توانست با به خدمت گرفتن حکام محلی منطقه و خانواده های صباح و ال مکتوم و ال راشد و آل نهیان و قاسمی و آل ثانی و دیگر ان ،آنها را که شغلی به جز برده داری و برده فروشی و دزدی دریایی و حداکثر صید مروارید و بازرگانی در سطح بسیار محدود نداشتند به خدمت گیرد ..

در زمان قاجاریان و پهلوی و پس از انقلاب نیز دولت های مرکزی ایران همواره از منافع ملی ایران خلیج فارس دفاع کردند و حتی بریتانیا دو بار با ایران وارد جنگی ناجوانمردانه شد و در زمان رضا شاه تیمور تاش بر آن بود تا منافع ملی ایران در خلیج فارس تامین شود که اسناد نویاب نشان می دهند بریتانیا سعی کرد تیمور تاش را از صحنه سیاسی ایران حذف کند..در آن سالها بود که نواحی کشورکنونی امارات عمان متصالح نامیده می شدند ..
بی هیچ توانمندی از نظرگاه جمعیتی و فرهنگی و نظامی و مالی ... و با پیشینه دزدی دریایی..این گونه بود که زمانی که بریتانیا در دهه شصت میلادی می خواست اینها را در قالب یک کشور در آورد از همان نخست خاندان کویت و قطر خود را برتر از اینها دانستند و کویت زود هنگام تر از همه به استقلال رسید و قطر و حتی بعدها بحرین هیچگاه تمایل به عضویت در اتحادیه (امارات متحده عربی )را نداشتند...
این نگاشته کوتاه به هیچ روی بر آن نیست که باشندگان اماراتی را مورد ریشخند و تحقیر قرار دهد...نیک می دانیم که به مدد ثروت های نفتی و هوشمندی برخی حکام اماراتی این کشور تازه بنیاد و بی تاریخ اینک مرزهای دزدی دریایی و تجارت برده را سالهاست در نور دیده و کشتیبانشان را سیاستی دیگر است...
سران کشور امارات می توانند به کتابخانه های کشور خود بروند و از این نقشه ها که اتفاقا در کتابخانه های معتبر فراوان هستند نگاهی کوتاه بیفکنند و در یابند که تا چندی پیش خاک آنها بخش بسیار کوچک و بی اهمیتی از خاک ایران بود و حتی ارزش تعییت حاکمی را به دلیل نبود ثروت و جمعیت کافی و آب نداشت...
امارت کشوری است که پیشینه تاریخی بنیادش بسیار کمتر از تاریخ هواپیمایی در ایران است !
ملت ایران به هیچ روی بر آن نیست که ادعای تاریخی پیرامون خاک این سرزمین که روزگاری نه چندان دور متعلق به ایران بود مطرح سازد و کنشی در تقابل با نظام جهانی و اصل ساختاری احترام به استقلال کشورها انجام دهد..
اما این به هیچ روی دلیل توجیه نابخردی های حکام این کشور نوبنیاد نیست...و البته صبر و تحمل و آرامش ملت ایران هم حدی دارد...
ادعای اخیر مسوولان این کشورک حاشیه خلیج فارس پیرامون جزیره همیشه ایرانی ابوموسی به هیچ روی قابل تحمل نیست...
اماراتی ها بایستی بدانند ایران را با پیشینه تاریخی و درخشان فرهنگی به هیچ روی نمی توان با دیگر کشور های منطقه مورد قیاس قرار داد و اگر در شرایط کنونی دارای مشکلاتی زود گذر و مقطعی است ،این نابسامانی ها به هیچ روی از توان فرهنگی اش نخواهد کاست و رفتار هار های کودکانه اماراتی ها در فرصت مناسب با پاسخ درخور ایرانیان با هر تبار و زبان روبرو خواهد شد و پی آمدی به جز پشیمانی برای طرف امارتی نخواهد داشت..اینک تبریز و مشهد و سنندج و اهواز و تهران و رشت و زاهدان ،ابوموسی است و ابوموسی ملک مشاع همه ایرانیان ...

بالروح-بالدم-نفدیک یا ایران-بالروح-بالدم-نفدیک یا خلیج الفارسی-




جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:52 ::  نويسنده : سید

شیخ مصلح‌الدین مشرف بن عبدالله مشهور به سعدی شیرازی در قرن هفتم هجری در شیراز دیده به جهان گشود. پدرش زمانی كه سعدی كودكی بیش نبود درگذشت.پس از آن زندگی اش را در كنار جد مادری خود سپری كرد.

وی تحصیلات خود را در مكتب خانه آغاز و مقدمات علوم را در آنجا فراگرفت و در اوان جوانی برای ادامه تحصیل به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه كه مهمترین مركز آموزش علم و دانش آن زمان بود، به تكمیل تحصیلات خود پرداخت و از محضر استادان معروفی چون شهاب‌الدین عمر سهروردی و ابوالفرج بن جوزی بهره جست.

سپس سعدی برای كسب تجربه و دانش بیشتر به حجاز، شام و سوریه سفر كرد و در پایان راهی سفر حج شد.

وی در دوران حكومت اتابك ابوبكر بن سعد به زادگاهش شیراز بازگشت و دو اثر جاودان خود را یعنی بوستان و گلستان را به رشته تحریر درآورد.

كتاب 'بوستان' سعدی در ده باب و در قالب مثنوی ارائه شد كه این كتاب مملو از حكایات شیرینی است كه از زبان انسان، جمادات و حیوانات بیان شده و همگی طریقه درست زیستن را می آموزاند؛‌ درست زیستنی كه به دور از خشم، همراه با همدلی و در عین حال شریك شدن در دردهای دیگران باشد تا همه حیات كمال یابند.

دیگر كتاب سعدی، كه جلوه گر بزرگی نثر ایرانی است، 'گلستان' می باشد كه تا چند دهه پیش ابیات آن در ابتدا در نثرهای دیوانی و در كنار آن در نامه های بزرگان دولتی به یكدیگر حاكم شده بود.

با زوال حكومت سلغریان در فارس، سعدی بار دیگر شیراز را ترك كرد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت مجدد به شیراز، با آن كه مورد احترام و تكریم بزرگان فارس بود، خلوت را برگزید و مابقی عمر خود را به ریاضت مشغول شد.

شهرت سعدی در زمان خود و پس از آن، معلول چند خاصیت است، اول اینكه او زبان شیوای خود را وقف مدح نكرده، دوم اینكه او شاعری جهانگرد بود و گرم و سرد روزگار را چشیده و تجارب خود را برای دیگران با زیبایی و شیرینی بیان كرد و هم چنین وی در سخنان خود چه از نظر نثر و چه نظم از امثال و حكایات دلپذیر استفاده كرده است و دیگر اینكه سعدی به شاعری شوخ طبع و بذله گو معروف است كه خواننده را مجذوب می كند.

اشعار این شاعر بلند آوازه به گونه ای شهرت جهانی یافت كه بر پیكره سازمان ملل اینگونه نقش بست 'بنی آدم اعضاء یكدیگرند/كه در آفرینش ز یك گوهرند /چو عضوی بدرد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار'.

از دیگر آثار به یادگار مانده از وی می توان به دیوان اشعار، مواعظ، صاحبیه، قصاید سعدی، مراثی سعدی، مفردات سعدی، كتاب نصیحةالملوك، رساله در عقل و عشق، الجواب، مجالس پنجگانه و هزلیات سعدی اشاره كرد.

آثار سعدی كه چكیده ای از اندیشه و تاملات عرفانی و اجتماعی اوست، در حقیقت آیینه ای تمام نما از خصایل، فرهنگ و آداب و سنن ملت ایران، ملتی با تمدن درخشان است و از همین رو آثار وی هیچگاه شكوه و عظمت خود را از دست نخواهد داد.

شیخ اجل، سعدی شیرازی، در سال 695 هجری قمری دار فانی را وداع گفت و مقبره این استاد پارسی، در خانقاهی واقع در 4 كیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه كوه فهندژ، در كنار باغ دلگشا است كه جایگاه دیدار دوستداران اهل شعر و ادب پارسی است.

مركز سعدی شناسی ایران از سال 1381 اول اردیبهشت را روز بزرگداشت سعدی اعلام كرد، تا بهانه ای برای پاسداشت این شاعرهمیشه ماندگار در ادب فارسی ایران باشد.



درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عمومی واجتماعی و... و آدرس chenar.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 38
بازدید ماه : 212
بازدید کل : 51582
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



دریافت کد جملات شریعتی

تصاویر زیباسازی نایت اسکین
ابزار پرش به بالا
فال روزانه