ارغوان زیبا............ هرچه بخوای عشق گل زیبا عمومی واجتماعی و... |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پنج شنبه 19 آذر 1394برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : سید
قرآن مجید، (1) نمایشگاه سخنان خدای زیبا و زیبایی آفرین است که واژگان روان و خوشخوان، عبارات رسانا و جان نشین، جملات پربار و سربند دارِ آهنگین را به نمایش گذاشته است و هیچ گونه تعقید و تنفیر و تطویل در آن دیده نمی شود!
یاوه هایی چون زمینی و بشری بودنِ واژگان قرآن که اخیراً از زبان برخی خودباختگان غرب زده به گوش می رسد، سخن تازه ای نیست، قرن ها پیش قرآن پژوهان، ناراستی آن را پایسته ساخته اند. جناب سیوطی پس از گزارش گفته های امام الحرمین جوینی در این باره، خودش نیز چنین می نویسد:
و القرآنُ من قبیل الثانی، کان یتلقّاهُ جبرئیلُ بلفظه و یُلقیه علی النبیّ کما تلقّاه، من غیر تصرّف فیه، لا فی لفظه و لا فی معناه، و لم یَجُز له إلقاء المعنی فقط؛ و السرّ فی ذلک أنّ المقصود منَ القرآن التعبّد بلفظه وراء التعبّد بالعمل بمعناه، و لأنّه دلیل الإعجاز، فلا یستطیع أحدٌ ان یأتی بلفظ یقوم مقامه، لا جبرئیل و لا غیره، و أنّ تحت کلّ حرفٍ منه مقاصدُ لاتحصی. فلا یقدر أحدٌ أن یأتیَ بدله بما یشتمل علیها.... (2)
جناب زرقانی نیز با اظهار شگفتی از این گونه سخنان می نویسد:
وقد أسف بعض الناس، فزعم أنّ جبرائیل کان ینزل علی النبیّ بمعانی القرآن و الرسول یعبّر عنها بلغة العرب، و زعم آخرون أنّ اللّفظ لجبرائیل و أنّ الله کان یوحی إلیه المعنی فقط وکلاهما قولٌ باطلٌ أثیمٌ مُصادمٌ لصریح الکتاب و السنّة و الإجماع، و لا یساوی قیمة المداد الذی یکتب به. و عقیدتی أنّه مدسوسٌ علی المسلمین فی کتبهم، و إلا فکیف یکون القرآن حینئذ معجزاً و اللّفظ لمحمّد أو جبرائیل؟ ثمّ کیف تصحّ نسبته الی الله و اللّفظ لیس لله؟ (3)
پس مبنای درست فلسفی در هستی شناسی قرآن حکیم این است که خاستگاه کلمات و جملات، معانی و مقاصد، همه و همه کانون فیض ازلی و ابدی و سرمدی الهی است و جناب جبرئیل (علیه السّلام) نیز واسطه انتقال به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و آن حضرت نیز واسطه فیض رسانی خدا به مردم است. (4)
آری، این هنروری ذات اقدس ربوبی را در بسترهای زیر می توان به تماشا نشست:
1. گزینش نیکوی واژگان
به گفته جناب زمخشری، از دیده ساده اندیشان، جابه جایی واژگان به ظاهر همگون و مترادف، روا و بلااشکال است و می توان حمد را به جای شکر یا مطر را به جای غیث یا ریب را به جای شک آورد؛ (5) ولی درست آن است که هر دو، مفهوم مشترک و اساسی، نیز هر یک، مفهوم نسبی و افزوده ای دربردارند و پی آمد تعویض جایگاهشان، ناراستی یا کاستی در مراد است.
جناب ابن عطیّه اندلسی می نویسد: اگر کلمه ای را از قرآن برداریم و در زبان عرب، برای آن مترادفی جست وجو کنیم، واژه ای نخواهیم یافت که با جایگزین آن، بیان اعجازین قرآنی آسیب نبیند. (6)
استاد مصطفی محمود نیز در هنرنمایی قرآن در آیه ( وَ قِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَ یَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْمَاءُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَ قِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ) (7) که فرمان فروبری آب را فرجام فرآیند بلای حضرت نوح (علیه السّلام) بیان می کند، چنین می نویسد:
هر واژه ای به سنگینی کوه ها و صدای عظیم رعد فرو می بارد و به دنبال خویش سکوت و آرامش طبیعت و پایان آن حادثه جهانی را می نمایاند. در این عبارات، انسان در برابر نمایشی فرابشری قرار می گیرد که نمی تواند حرف یا واژه ای از آن را از جایگاه خویش بردارد و جای آن کلمه ای دیگری بگذارد که همان نغمه و اثرآفرینی بر جای بماند. بر پایه همین شکوه بی مانند بود که دشمنان قرآن نیز شگفتی خود را در پیشگاه باعظمت قرآن نتوانستند پنهان بدارند و آن را سحری درون تسخیرکن نامیدند.... (8)
هم چنین خانم دکتر عایشه بنت شاطئ در دو فصل جداگانه به نام های دلالات الألفاظ و سرّ الکلمات و الأسالیب و سرّ التعبیر با آوردن نمونه هایی به بی بدیلی حروف و واژگان قرآن، حتی نظام آوایی حروف آن، اعتراف کرده است. (9)
او با گلایه از بلاغت پژوهانی مانند جرجانی که به جستار اشعار عرب پرداخته و از قرآن بازمانده اند، این گفته وی را بازگو می کند: تنها راهی که هر پژوهش گری با بهره مندی از آن، به بلاغت نظم قرآن پی می برد، مطالعه همه سویه در سخنان عرب و پیگیری اشعار عربی و درنگ در آن هاست. (10)
آن گاه می افزاید: شایسته آن بود که جلوه های بلاغت را در بزرگ ترین کتاب این زبان یعنی قرآن مجید بجویند. چگونه می توان پذیرفت که مباحث بلاغت را جدای از قرآن کریم بررسید؟ آن هم کتابی که این مطالب، مقدمه ای برای فهم نظم و ادله ای برای اعجاز نمایی آن است؟ (11)
همو در جای دیگری می نویسد:
و نحنُ فی الجامعة نترک هذا الکنزَ الغالی لِدرس التفسیر و قَلَّ فینا من حاولَ أن ینقله إلی مجال الدراسة الأدبیّة الخالصة التی قصرناها علی دواوین الشعراء و نثر أمراء البیان. (12)
وی در بیان چرائی حذف کاف خطاب در آیه ( مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ مَا قَلَى ) (13) افزون بر گفته پیشینیان، مبنی بر رعایت سربند و فاصله آیات ( صنعت سجع به جای قافیه در شعر ) که سبب آهنگین شدن آن ها شده، با ریزبینی و نازک نگری ویژه ای می نویسد:
در مقام گفت و گو که ایستگاه ابراز مهرورزی میان خدا و رسول اوست، افزودن ضمیر خطاب به مادّه قلی که مفهوم دورساختن و تندی و خشم ورزی را دربردارد، هرگز پسندیده نیست؛ اما در جمله ودّعک این مشکل نیست، چون دوستان نیز هنگام ترک یکدیگر این واژه را به کار می برند، زیرا هماره امید بازگشت و دیدار دوباره دارند. (14)
جناب طیّبی نیز می نویسد: چو واژه آجر از دیده ساختاری و نظام گویشی چندان فصیح نیست، در قرآن مجید به کار نرفته است و به جای اطبخ لی الآجر ، با ظرافت ویژه ای فرموده است:
( وَ قَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرِی فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَى الطِّینِ فَاجْعَلْ لِی صَرْحاً لَعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَى إِلهِ مُوسَى وَ إِنِّی لَأَظُنُّهُ مِنَ الْکَاذِبِینَ ) (15).
در این زمینه نمونه هایی را اشاره وار نام می بریم: (16)
نور، مفرد و ظلمات جمع ( بقره، آیه 257 )؛ آوردن فعل طِبنَ به جای وَهَبنَ یا سَمِحنَ ( نساء، آیه 4. برای تأکید بر خرسندی درونی )؛ کاربست هدایت با علی و ضلالت با فی ( سبأ، آیه 24 )، همود و خشوع ( خشکی و بی جانی ) در وصف زمین ( حجّ، آیه 5 و فصّلت، آیه 39.به تناسب سیاق آیات رستاخیز و تسبیح )؛
کاربرد بلی و نعم در دو پاسخ متفاوت ( اعراف، آیه 44 و 172. پرسش با همزه و هل ) و آوردن مضاف خشیت بر املاق و تنهایی آن، پیش و پس آوردنِ روزی دادن ( انعام، آیه 151 و اسراء، آیه 31؛ دخترکشی به سبب نداری کنونی یا به دلیل بیم از ناداری در آینده ).
نیز کاربست جوع در گرسنگی آزمونی یا کیفری و سغب در گرسنگی متعارف، توأم با تندرستی و توانمندی ( بقره، آیه 155؛ نحل، آیه 112 و بلد، آیه 14 )؛ استعمال مطر در باران نقمت و عذاب، غیث در باران رحمت و نعمت ( شوری، آیه 28؛ حدید، آیه 20؛ فرقان، آیه 40؛ شعراء، آیه 173 و نمل، آیه 58 ). (17)
هم چنین مدد جستن از آنسَ و آنستُ به جای أبصر و أبصرت یا نظر و نظرت یا شهد و شهدت ( طه، آیه 10؛ نمل، آیه 7؛ قصص، آیه 29. آنس: چیزی را دید که در انتظارش بود ).
نویسنده: مجید حیدری فر
منبع مقاله :
حیدری فر، مجید؛ (1392)، مهندسی فهم و تفسیر قرآن، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم
گردآوري:گروه قرآن سايت تبيان زنجان
http://tebyan-zn.ir/quran.html
پی نوشت ها:
1- در این زمینه، اثر ارزشمند أسالیب البیان فی القرآن به خامه آقای سید جعفرحسینی در خور خواندن است.
2- عبدالرحمن سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ج1، ص 127-128.
3- مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج1، ص 49.
4- برای آشنایی افزون تر ر.ک: مدرسه تفسیر، بخش دوم، مبانی تفسیر ( در دست تدوین نگارنده ).
5- ر.ک: الکشّاف، ج4، ص 281.
6- ر.ک: عبدالرحمن سیوطی، الإتقان فی علوم القرآن، ج2، ص 320، نوع 64.
7- هود (علیه السّلام)، آیه 44.
8- القرآن، محاولة لِفهمٍ عصریّ، ص 12. پیش از ایشان جناب سکّاکی و به ویژه جناب یحیی بن حمزه علوی به گونه مشروح هنرنمایی ذات اقدس ربوبی را در این آیه به نمایش گذاشته اند ( ر.ک: مفتاح العلوم، ص 196-197 و الطراز فی أسرار البلاغة، ج3، ص 228-250 ).
9- ر.ک: الإعجاز البیانی للقرآن، ص 193-264. یکی از نمونه های برگزیده وی کاربست اَنَس و اَنستُ است. همه مطالب این اثر ارزشمند که با قلم شیوای آقای حسین صابری به فارسی برگردان شده، به ویژه مقدمه آن که به پیشینه شناسی پژوهشی و پیدایی اعجاز قرآن پرداخته، بسیار خواندنی و سودمند است.
10- ر.ک: دلائل الإعجاز، ص 38.
11- ر.ک: عایشه بنت شاطئ، الإعجاز البیانی للقرآن، ص 127.
12- التفسیر البیانی، ج1، ص13.
13- ضحی، آیه 3.
14- ر.ک: عایشه بنت شاطیء، الإعجاز البیانی للقرآن، ص 250.
15- قصص، آیه 38. ر.ک: التبیان من علم المعانی و البدیع و البیان، ص 477.
16- درباره حکمت هم نشینی کاف با مثل در ( لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ ) و بیان برهان نفی ممائل ر.ک: زمخشری، الکشّاف، ج4، ص 212-213؛ ابن اثیر، المثل السائر، ج3، ص 61؛ درّاز، عبدالله، النبأ العظیم، ص 128-130 أن مثله تعالی – ذالکبریاء و العظمة-لایمکن أن یکون له شبیه و أنّ الوجود لایتسع لاثنین من جنسه.
17- در این دو کاربرد اخیر ر.ک: جاحظ، البیان و التبیین، ص 40.
آرشیو های مرتبط : اعجاز تبیینی , اعجاز قرآن ,
شنبه 5 ارديبهشت 1394برچسب:, :: 17:37 :: نويسنده : سید
به طور اجمال تفاوتهای بین عمره مفرده با عمره تمتع از این قرار است:
1. عمره تمتع صرفاً در ماههای خاصی (شوال، ذیقعده، ذیحجه) انجام میشود، ولی عمره مفرده منحصر به زمان خاصی نبوده و در تمام ایام سال میتوان آنرا انجام داد.
2. محل احرام در عمره تمتع یکى از مواقیت پنجگانه است، ولی میقات عمره مفرده نزدیکترین محل در خارج از حرم است و میتوان از یکى از مواقیت پنجگانه مُحرم شد.
3. در عمره تمتع تراشیدن سر جایز نیست ولی در عمره مفرده بین تقصیر و سر تراشیدن اختیار است؛
4. عمره تمتع طواف نساء ندارد، ولی عمره مفرده دارای طواف نساء است.
(حج تمتع نیز اعمالی اضافه بر عمره آن دارد)
سوال: تفاوت عمره مفرده با حج و عمره تمتع چیست؟
زیارت خانه خدا دارای مناسک و اعمال مخصوصی است که معمولاً به دو شیوه انجام میشود؛ اول: عمره مفرده؛ دوم: حج تمتع.[1]
اول. عمره مفرده
اعمال عمره مفرده به ترتیب زیر است:
1. احرام[2] (شامل: نیت، پوشیدن لباس احرام، تلبیه)
2. طواف خانه خدا
3. نماز طواف
4. سعی بین صفا و مروه
5. حلق (تراشیدن سر) یا تقصیر (کوتاه کردن مو یا ناخن برای آقایان)
6. طواف نساء
7. نماز طواف نساء.
دوم. حج تمتع
حج تمتع مرکب از دو عمل است؛ عمره تمتع و حج تمتع.[3] عمره تمتع در شکل، همانند عمره مفرده است ولی تفاوتهایی نیز دارند که در ذیل میآید.
اول: عمره تمتع صرفاً در ماههای خاصی (شوال، ذیقعده، ذیحجه) انجام میشود، ولی عمره مفرده منحصر به زمان خاصی نبوده و در تمام ایام سال میتوان آنرا انجام داد. اگر چه طبق برخی از روایات عمره رجبیه (عمره در ماه رجب) از فضیلت و اهمیت بیشتری برخوردار است.[4]
دوم: در عمره تمتع باید تقصیر کند؛ یعنى مقداری از مو یا ناخن خود بچیند، و سر تراشیدن(تیغ کردن) جایز نیست ولی در عمره مفرده مخیّر است بین سر تراشیدن و تقصیر.
سوم: عمره تمتع طواف نساء ندارد ولی عمره مفرده دارای طواف نساء است.
چهارم: میقات[5]عمره تمتع یکى از مواقیت[6]پنجگانه است، و میقات عمره مفرده «أدنى الحل» (نزدیک ترین محل در خارج از حرم) است و جایز است از یکى از مواقیت پنجگانه مُحرم شود.
حاجی بعد از به جا آوردن عمره تمتع، برای انجام اعمال حج تمتع، به نیت احرام حج دوباره مُحرم میشود.
اعمال حج تمتع به طور مختصر به ترتیب زیر است:[7]
1: احرام بستن در مکه
2: وقوف در عرفات
3: وقوف در مشعر الحرام
4: سنگ زدن به جمره عقبه در منا
5: قربانى در منا
6: تراشیدن سر یا تقصیر کردن در منا
7: طواف زیارت در مکه[8]
8: دو رکعت نماز طواف
9: سعى بین صفا و مروه
10: طواف نساء
11: دو رکعت نماز طواف نساء
12: ماندن در منا، در شب یازدهم و شب دوازدهم و شب سیزدهم (براى بعضى از اشخاص)
13: زدن سنگ به جمرات در روز یازدهم و دوازدهم. همچنین اشخاصى که شب سیزدهم در منىٰ ماندند روز سیزدهم باید رَمْى جمرات کنند.[9]
سوال: آیا خانمی كه كار میكند میتواند همهی پول را در منزل خرج كند؟ یا اینكه همه را پس انداز كند برای آینده فرزندانش و به مكه نرود؟
جواب: میتواند در صورت نیاز در خانه خرج كند و در این صورت مستطیع نمیشود، اما پس انداز برای آینده فرزند موجب عدم استطاعت نمیشود و اگر پس اندازش به حد استطاعت رسید، حج بر او واجب است.(تحریر الوسیله, ج1, ص342, كتاب الحج)
سوال: كسی در جایی كار میكند همه شرایط حج برای او مهیا شده به غیر از یك مانع كه رئیسش میگوید اگر بروی و از حج برگردی از كارت بیرونت میكنم و اگر برود و بیاید بعد شاید كار گیر او نیاید در این فرض باید حج برود؟
جواب: اگر كار دیگری برای او پیدا میشود واجب است به حج برود، اما اگر با اخراج از كار، كار دیگری پیدا نمیكند و زندگی او فلج میشود، فعلاً مستطیع نیست. (تحریر الوسیله, ج1, ص347, م39)
یک سوال از مقام معظم رهبری دام ظله:
سوال: نایب مىداند براى حج تمتع اجیر شده است، اما نمىداند براى حجةالاسلام نایب شده یا حج نذرى یا حج مستحب. اگر نیت كند «... حج تمتع براى منوب عنه خودم» یا «حجّى كه براى آن اجیر شدهام» آیا كافى و صحیح است؟
جواب: قصد اجمالى حجّى كه براى انجام آن نائب شده مجزى است.
پی نوشت ها:
[1]. خاطر نشان میشود، اصطلاح «حج» در اینجا به صورت عام بوده که اعمال آن، دو دسته است، عمره تمتع و حج تمتع.
[2]. با مُحرم شدن؛ بیست و پنج چیز بر مُحرم حرام میشود:
1. آمیزش. 2. بوسیدن. 3. لمس کردن. 4. نگاه با شهوت. 5. عقد کردن. 6. استمناء. 7. پوشاندن سر (برای مردان) 8. پوشیدن لباس دوخته (برای مردان) 9. پوشاندن تمام روى پا (برای مردان) 10- پوشاندن صورت. 11. استعمال عطریات. 12. زینت. 13. نگاه کردن به آینه. 14. روغن مالیدن. 15. ناخن گرفتن. 16. ازاله مو. 17. سایه قرار دادن (برای مردان) 18. فسوق. 19. جدال. 20. خون درآوردن از بدن خود. 21. کندن دندان. 22. کشتن حشرات بدن. 23. حمل سلاح. 24. کندن گیاهان و درختان حرم. 25. شکار، بعد از اتمام اعمال عمره مفرده این محرّمات برای مُحرم، حلال میشود؛ لنکرانی، محمد فاضل، احکام عمره مفرده، ص 56
[3]. امام خمینی، مناسک حج، ص 53
[4]. الکافی ج 4، ص 536
[5]. میقات به مکانی گفته میشوند که قبل از ورود به مکه مکرمه در آنجا احرام بسته و لباس احرام میپوشند.
[6]. مواقیت پنجگانه عبارتند از: 1. مسجد شجره (ذوالحلیفه) و آن میقات کسانى است که از مدینه منوّره به مکه مىروند. 2. وادى عقیق، و آن میقات کسانى است که از راه عراق و نجف به مکه مىروند. 3. قرن المنازل، و آن میقات کسانى است که از راه طائف به مکه مىروند. 4. یلملم، و آن میقات کسانى است که از راه یمن به مکه مىروند. 5. جحفه، و آن میقات کسانى است که از راه شام به مکه مىروند؛ فاضل لنکرانى، محمد، احکام عمره مفرده، ص 35
[7]. حج، دارای احکام و معارف بسیار زیادی است که تفصیل آن مربوط به کتابهای مناسک و معارف حج و عمره است.
[8] . البته میتوان بندهای 7 تا 11 را بعد از پایان توقف در منی انجام داد.
[9]. امام خمینی، مناسک حج، ص 54.
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش احکام اسلامی تبیان
منابع:
سایت اسلام کوئیست
سایت اندیشه قم
پایگاه اطلاع رسانی آیة الله خامنه ای دام ظله
تفاوت عمره مفرده با حج و عمره تمتع
حج کودکانه
به طور اجمال تفاوتهای بین عمره مفرده با عمره تمتع از این قرار است:
1. عمره تمتع صرفاً در ماههای خاصی (شوال، ذیقعده، ذیحجه) انجام میشود، ولی عمره مفرده منحصر به زمان خاصی نبوده و در تمام ایام سال میتوان آنرا انجام داد.
2. محل احرام در عمره تمتع یکى از مواقیت پنجگانه است، ولی میقات عمره مفرده نزدیکترین محل در خارج از حرم است و میتوان از یکى از مواقیت پنجگانه مُحرم شد.
3. در عمره تمتع تراشیدن سر جایز نیست ولی در عمره مفرده بین تقصیر و سر تراشیدن اختیار است؛
4. عمره تمتع طواف نساء ندارد، ولی عمره مفرده دارای طواف نساء است.
(حج تمتع نیز اعمالی اضافه بر عمره آن دارد)
سوال: تفاوت عمره مفرده با حج و عمره تمتع چیست؟
زیارت خانه خدا دارای مناسک و اعمال مخصوصی است که معمولاً به دو شیوه انجام میشود؛ اول: عمره مفرده؛ دوم: حج تمتع.[1]
اول. عمره مفرده
اعمال عمره مفرده به ترتیب زیر است:
1. احرام[2] (شامل: نیت، پوشیدن لباس احرام، تلبیه)
2. طواف خانه خدا
3. نماز طواف
4. سعی بین صفا و مروه
5. حلق (تراشیدن سر) یا تقصیر (کوتاه کردن مو یا ناخن برای آقایان)
6. طواف نساء
7. نماز طواف نساء.
دوم. حج تمتع
حج تمتع مرکب از دو عمل است؛ عمره تمتع و حج تمتع.[3] عمره تمتع در شکل، همانند عمره مفرده است ولی تفاوتهایی نیز دارند که در ذیل میآید.
اول: عمره تمتع صرفاً در ماههای خاصی (شوال، ذیقعده، ذیحجه) انجام میشود، ولی عمره مفرده منحصر به زمان خاصی نبوده و در تمام ایام سال میتوان آنرا انجام داد. اگر چه طبق برخی از روایات عمره رجبیه (عمره در ماه رجب) از فضیلت و اهمیت بیشتری برخوردار است.[4]
دوم: در عمره تمتع باید تقصیر کند؛ یعنى مقداری از مو یا ناخن خود بچیند، و سر تراشیدن(تیغ کردن) جایز نیست ولی در عمره مفرده مخیّر است بین سر تراشیدن و تقصیر.
سوم: عمره تمتع طواف نساء ندارد ولی عمره مفرده دارای طواف نساء است.
چهارم: میقات[5]عمره تمتع یکى از مواقیت[6]پنجگانه است، و میقات عمره مفرده «أدنى الحل» (نزدیک ترین محل در خارج از حرم) است و جایز است از یکى از مواقیت پنجگانه مُحرم شود.
حاجی بعد از به جا آوردن عمره تمتع، برای انجام اعمال حج تمتع، به نیت احرام حج دوباره مُحرم میشود.
اعمال حج تمتع به طور مختصر به ترتیب زیر است:[7]
1: احرام بستن در مکه
2: وقوف در عرفات
3: وقوف در مشعر الحرام
4: سنگ زدن به جمره عقبه در منا
5: قربانى در منا
6: تراشیدن سر یا تقصیر کردن در منا
7: طواف زیارت در مکه[8]
8: دو رکعت نماز طواف
9: سعى بین صفا و مروه
10: طواف نساء
11: دو رکعت نماز طواف نساء
12: ماندن در منا، در شب یازدهم و شب دوازدهم و شب سیزدهم (براى بعضى از اشخاص)
13: زدن سنگ به جمرات در روز یازدهم و دوازدهم. همچنین اشخاصى که شب سیزدهم در منىٰ ماندند روز سیزدهم باید رَمْى جمرات کنند.[9]
سوال: آیا خانمی كه كار میكند میتواند همهی پول را در منزل خرج كند؟ یا اینكه همه را پس انداز كند برای آینده فرزندانش و به مكه نرود؟
جواب: میتواند در صورت نیاز در خانه خرج كند و در این صورت مستطیع نمیشود، اما پس انداز برای آینده فرزند موجب عدم استطاعت نمیشود و اگر پس اندازش به حد استطاعت رسید، حج بر او واجب است.(تحریر الوسیله, ج1, ص342, كتاب الحج)
سوال: كسی در جایی كار میكند همه شرایط حج برای او مهیا شده به غیر از یك مانع كه رئیسش میگوید اگر بروی و از حج برگردی از كارت بیرونت میكنم و اگر برود و بیاید بعد شاید كار گیر او نیاید در این فرض باید حج برود؟
جواب: اگر كار دیگری برای او پیدا میشود واجب است به حج برود، اما اگر با اخراج از كار، كار دیگری پیدا نمیكند و زندگی او فلج میشود، فعلاً مستطیع نیست. (تحریر الوسیله, ج1, ص347, م39)
یک سوال از مقام معظم رهبری دام ظله:
سوال: نایب مىداند براى حج تمتع اجیر شده است، اما نمىداند براى حجةالاسلام نایب شده یا حج نذرى یا حج مستحب. اگر نیت كند «... حج تمتع براى منوب عنه خودم» یا «حجّى كه براى آن اجیر شدهام» آیا كافى و صحیح است؟
جواب: قصد اجمالى حجّى كه براى انجام آن نائب شده مجزى است.
پی نوشت ها:
[1]. خاطر نشان میشود، اصطلاح «حج» در اینجا به صورت عام بوده که اعمال آن، دو دسته است، عمره تمتع و حج تمتع.
[2]. با مُحرم شدن؛ بیست و پنج چیز بر مُحرم حرام میشود:
1. آمیزش. 2. بوسیدن. 3. لمس کردن. 4. نگاه با شهوت. 5. عقد کردن. 6. استمناء. 7. پوشاندن سر (برای مردان) 8. پوشیدن لباس دوخته (برای مردان) 9. پوشاندن تمام روى پا (برای مردان) 10- پوشاندن صورت. 11. استعمال عطریات. 12. زینت. 13. نگاه کردن به آینه. 14. روغن مالیدن. 15. ناخن گرفتن. 16. ازاله مو. 17. سایه قرار دادن (برای مردان) 18. فسوق. 19. جدال. 20. خون درآوردن از بدن خود. 21. کندن دندان. 22. کشتن حشرات بدن. 23. حمل سلاح. 24. کندن گیاهان و درختان حرم. 25. شکار، بعد از اتمام اعمال عمره مفرده این محرّمات برای مُحرم، حلال میشود؛ لنکرانی، محمد فاضل، احکام عمره مفرده، ص 56
[3]. امام خمینی، مناسک حج، ص 53
[4]. الکافی ج 4، ص 536
[5]. میقات به مکانی گفته میشوند که قبل از ورود به مکه مکرمه در آنجا احرام بسته و لباس احرام میپوشند.
[6]. مواقیت پنجگانه عبارتند از: 1. مسجد شجره (ذوالحلیفه) و آن میقات کسانى است که از مدینه منوّره به مکه مىروند. 2. وادى عقیق، و آن میقات کسانى است که از راه عراق و نجف به مکه مىروند. 3. قرن المنازل، و آن میقات کسانى است که از راه طائف به مکه مىروند. 4. یلملم، و آن میقات کسانى است که از راه یمن به مکه مىروند. 5. جحفه، و آن میقات کسانى است که از راه شام به مکه مىروند؛ فاضل لنکرانى، محمد، احکام عمره مفرده، ص 35
[7]. حج، دارای احکام و معارف بسیار زیادی است که تفصیل آن مربوط به کتابهای مناسک و معارف حج و عمره است.
[8] . البته میتوان بندهای 7 تا 11 را بعد از پایان توقف در منی انجام داد.
[9]. امام خمینی، مناسک حج، ص 54.
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش احکام اسلامی تبیان
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 23:11 :: نويسنده : سید
چرا خداوند ، رباخواري را اعلان جنگ با خود و رسولش ناميده است ؟
رباخواري در حقيقت ، مخالفت با حكم خداوند است كه حرمت آن صريحاً در آيه ي 130 آل عمران
تشريع شده است : يَااَيُّهَا الَّذينَ ءَامَنُوا لاتَأكُلُوا الرِّبا . . . از طرف ديگر رباخواري ، مخالفت با رسول
خداست چون آن جناب حكم خدا را تبليغ مي كردند . پس رباخـوار در واقع به مخالفت با خـدا و
فـرستاده ي او بـر خاسته است . اين معني جنگيدن رباخوار با خـدا و رسول خـدا مي باشد . امّا
جنگيدن خدا و رسول اكرم با رباخوار معنايش اين است كه رسول خدا به امر او، رباخوار يا هر كس
از مسلمانان كه حكمي از احكام را نمي پـذيرد او را مجبور به تسليم كنـد اگر تسليم شد كه هيچ
وگرنه مسلمانان را مأمور كند تا با او جنگ كنند تا تسليم خدا شود .
دو شنبه 25 اسفند 1393برچسب:, :: 23:3 :: نويسنده : سید
برای تو
اغوش خدا
به نام خدا
در اغوش خدا یک احساس قشنگ
است که دران هیج غمی را حس نمیکنی فقط نگرانی
که این اغوش را رها کنی وفریاد میزنی خدایا !در قلب من بمان
رهایم نکن
واین اغوش تنها با نور اسم رحمت درقلبت
میماند
یا الرحم الراحمین
دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:, :: 13:11 :: نويسنده : سید
آیا از زندگی روزمره و فشارهای روانی که هر روز متحمل می شوید خسته شده اید؟ آیا می دانید برای رسیدن به آرامش درونی چه کار کنید؟ زندگی هر یک از ما انسان ها مملو از استرس ها، ترس ها و اضطراب هاست. گاه این استرس ها چنان شدید و زیاد می شوند که باورمان می شود زندگی فقط به همین صورت است و صورت دیگری ندارد. اما روان شناسان، روانکاوان و رفتارشناسان همگی بر این باورند که به رغم تمام این استرس ها و دلمشغولی ها می توان لحظاتی را خلق کرد که همراه با آرامش باشد. آنها برای رسیدن به این لحظات چهار نکته را پیشنهاد کرده اند.
1. نقاط ضعف خود را بپذیرید
به گفته دومینیک میلر، روانکاو: "نگرانی یا اندوه همواره نشان دهنده امری واقعی است که در درون ما می گذرد. بهتر است به جای تلاش برای از بین بردن آنها، سعی کنیم علتشان را بفهمیم." درک عمیق منشأ اضطراب و کار کردن روی خود به ما امکان می دهد مسائل را روشن تر ببینیم. این روانکاو ادامه می دهد: "اگر لحظاتی توأم با آرامش داشته باشیم، می دانیم که این لحظات ادامه دار نیستند. در واقع، به دنبال نبود هرگونه تنش و کشش، درونی بودن اشتباه است و ناآگاهی از طبیعت درون را نشان می دهد، زیرا انسان در عمق وجود خود، آنقدر که مشتاق لحظات هیجان انگیز است، مشتاق آرامش نیست."
پذیرفتن تضادها و ضعف های خود، مرحله ای ضروری است. این احساسات که در روانکاوی "بیمارگونه" توصیف شده اند، بدون این که بخواهند از ما مردان و زنان بدی بسازند، ما را وادار به عمل می کنند. مسئله این است که چگونه ناراحتی هایمان را تغییر دهیم. بعضی ها راه خلق هنری را برمی گزینند و برخی دیگر به فعالیت های خیرخواهانه رومی آورند و همین "تغییر ناگهانی" است که آرامش به وجود می آورد.
2. به جسم خود مسلط باشید
میشل دکلرک، روان شناس فرانسوی، هشدار می دهد: "احساس منفی پیامی است از جسم به روح. بنابراین، اشتباه است که از روح انتظار داشته باشیم بدون کمک جسم از احساسات منفی خلاص شود. اگر گاهی نمی توانیم در مقابل آشفتگی ذهنی که مثلا به ما می قبولاند که هرگز موفق نمی شویم، کاری انجام دهیم، می توانیم ببینیم جسممان از ما چه می خواهد. برای این که حالات روحی ما با تصوراتمان تقویت نشود و برای این که اجازه ندهیم اضطراب بر ما چیره شود مکثی چند دقیقه ای می تواند زمان و پریشان گویی ما را متوقف کند. در این میان، نقش اساسی تنفس را فراموش نکنیم؛ دم و بازدم عمیق باعث انبساط جسم و روح می شود."
قطعاً مدیتیشن برای آرامش جسم و روح بسیار مناسب است. فردریک رزنفلد، روانپزشک یادآور می شود به کمک مدیتیشن "احساسات مثبت رشد می کند، احساسات منفی کاهش می یابد و توانایی ما برای حل مشکلات افزایش پیدا می کند." آیا رهاسازی خویش و مدیتیشن موجب الهام بخشی ما نمی شود؟ این روان پزشک تأکید می کند: "فعالیت جسمانی به سیستم عصبی پاراسمپاتیک که سیستم آرامش است، در حالت بی تحرکی بدن کمک می کند. قلب به آرامی می تپد، عضلات منبسط است، دهان خشک نیست و تنفس عادی است."
3. از مال و ثروت کاذب دل بکنید
الکساندر ژولین، روان شناس روسی می گوید: "دنیایی که در آن زندگی می کنیم ما را به این باور می رساند که آرامش با ثروت به دست می آید، در حالی که آرامش در وجود انسان یافت می شود. در این بین، تبلیغات گسترده هم ما را متقاعد می کند که بیشتر داشتن، به معنی بهتر بودن است. خیلی پیش از اختراع تلویزیون و پیدایش چنین تبلیغاتی رواقیون از "اموال کاذب" می گفتند و آنها را اشیای فریبنده می نامیدند." از این که نمی توانیم آخرین مدل بازی را به کودکمان هدیه دهیم، ناراحت می شویم. از این که در خانه بزرگ تری زندگی نمی کنیم سرخورده می شویم. در عذابیم از تحصیلاتی که نداریم.
بئاتریس میلتر، روان درمانگر یادآور می شود: "نارضایتی از داشته های خود یا از آنچه هستیم اعتماد به نفس ما را دچار مشکل می کند." چگونه می توان این روند را مهار کرد؟ دیوید لوبروتون پاسخ می دهد: "برای رسیدن به آرامش باید در فاصله ای معقول از اجزای جامعه مصرفی قرار بگیریم." اما این مرز کجاست؟ فردریک رزنفلد، روان شناس فرانسوی، پاسخ می دهد: "پناه بردن به غار چیزی را عوض نمی کند. عاقل کسی است که بخوبی در دنیای خویش زندگی می کند. بیش از آن که درصدد عوض کردن دنیا باشیم باید به دنبال تغییر رابطه خود با آن باشیم. اگر بیاموزیم با توجه به ارزش های خاصمان خود را از مال و ثروت جدا کنیم، می توانیم از ارزش هایی که جامعه به ما تحمیل می کند رها شویم؛ حال هر جامعه ای که می خواهد باشد، چرا که راه حل در وجود خود فرد است." بنابراین، آرامش نه با مصرف نکردن برق یا خوراک و پوشاک، بلکه با مصرف صحیح و متعادل به دست می آید.
4. توجه کامل را در خود پرورش دهید
برانژر کازینی، روان شناس ایتالیایی، می گوید: "تمرین های روحی برای افزایش لحظات توأم با آرامش ضروری است. برای مثال، اگر سعی کنیم روی زمان حال تمرکز کنیم، وضع درونی ما کاملا عوض می شود، عطش به آینده و ترسی که همراهی اش می کند و به همین ترتیب، گذشته و حس پشیمانی توأم با آن تضعیف می شود. " باید به خویشتن، به چیزی که به آن می اندیشیم، به کاری که انجام می دهیم و همچنین به دنیا، صداها، بوها و سکوتی که اطراف ما را احاطه کرده است بیشتر توجه کنیم. یک لبخند واقعی و یک سلام از صمیم قلب می تواند مفهوم توجه کامل را تحقق ببخشد.
فابریس میدال، روان شناس، می گوید: "منظور موضوعی ارادی یا راهی پرفراز و نشیب نیست. باید از منطق حسابگری خارج شویم تا زیبایی های دنیا از جمله یک قطعه موسیقی یا یک منظره را درک کنیم. با اینهاست که هرکس می تواند به آرامش واقعی دست یابد." الکساندر ژولین می گوید: "برعکس فلسفه یونان که آرامش درون یعنی فقدان هرگونه تشویش و پریشانی را می ستاید، اسپینوزا ما را ترغیب می کند در چیزی که شادی می نامید زندگی کنیم یعنی آگاهانه چیزی را که هست بپذیریم، چه خوب باشد چه بد. بنابراین، آرامش، خیلی ساده، به معنای داشتن نگاهی خنثی و محبت آمیز به خود، به دیگری و به دنیاست. با نگاهی آزاد و کنجکاو مثل یک کودک."
سه شنبه 7 خرداد 1392برچسب:, :: 10:57 :: نويسنده : سید
گردید ( تنها زمانیکه مصدوم gasping دارد ) دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:, :: 13:31 :: نويسنده : سید
*آیا می دانستید قلب انسان می تواند خون را تا 10 متر به بیرون برتاب کند. *آیا می دانستید زبان قوی ترین ماهیچه در بدن است. *آیا می دانستید روز تولد شما حداقل با9میلیون نفر دیگر یکی است. *آیا می دانستید ستاره ی دریایی مغز ندارد. *آیا می دانستید زنان تقریبا 2 برابر مردان چشمک می زنند. *آیا می دانستید شما نمی توانید باحبس کردن نفستان خودکشی کنید. *آیا می دانستید افراد راست دست به طور می یانگین 9 سال از افراد چپ دست بیشتر عمر می کنند. *آیا می دانستید مورچه ها پس از مرگ به پهلوی راست می افتند. *آیا می دانستید هر انسان در طول زندگی اش به طور می یانگین 8 عنکوبت رادر حال خواب می خورد. *آیا می دانستید گربه ماهی بیشتر از 27000 عضو چشایی دارد. *آیا می دانستید فندک قبل از کبریت اختراع شده است. *آیا می دانستید که سالانه 4هزار نفر غیر سیگاری به خاطر هم نشینی با افراد سیگاری به سرطان ریه مبتلا می شوند و جان می سپارند.
شنبه 6 آبان 1391برچسب:, :: 20:5 :: نويسنده : سید
روزنامه ابتکار دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 20:26 :: نويسنده : سید
عشق چیست ؟ قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود ،همه از هم میپرسند ” چه کس مرده است؟ ” چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است . قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،یکی ذوق می کند که ترا فرش کرده ،یکی ذوق می كند که تو رابا طلا نوشته ،یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟ قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و تو را می شنوند ،آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است … قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ، خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کرده اند ،حفظ کنی ، تا این چنین تو را اسباب مسابقات هوش نکنند . خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . .آنانکه وقتی تو را می خوانند چنان حظ می کنند ،گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب خاموش وقتی نمیتوانی فریاد بزنی ناله نکن خاموش باش قرنها نالیدن به کجا انجامید تو محکومی به زندگی کردن تا شاهد مرگ آرزوهای خود باشی! راز هر کس به چیزی تبدیل می شود که به آن عشق می ورزد اگر سنگی را دوست داشته باشد ، سنگ می شود اگر هدفی را دوست داشته باشد ، به آن هدف تبدیل می شود اگر به فردی عشق بورزد آن فرد می شود و آگر به خــــــــــــــدا عشق بورزد خدائی می شود اینــــــــــــک انتخاب با خود شماست شیطان بهترین فرشته ها همین شیطان بود مرد و مردانه ایستاد و گفت نه سجده نمی کنم تورا سجده می کنم اما این آدمک های کثیفی را که از گل متعفن ساخته ای سجده نمی کننند. این موجود ضعیف و نکبتی را که برای شکم چرانیش خدا و بهشت و پرستش و بزرگواری و آخرت و حق شناسی و محبت و همه چیز و همه کس را فراموش می کند.برای یک شکم انگور یا خرما یا گندم گوسفندوار پوزهاش را به زمین فرو می بردو چشمش را بر آسمان تو میبندد سجده نمی کند. این چرند بد چشم شکم چران پول دوست کاسبکار پست سجده نمی کند.؟ کسی را که به خاطر تو .برای نشان دادن ایمان و اخلاصش به تو یک دسته گندم زرد به قربانگاه می آورد.... او که به خاطر خوشگلی خواهرش حرف تورا زیر پا می گذارد.پدرش را لجن مال می کند؟برادرش را می کشد؟ زندگی زندگی خوردن و خوابیدن نیست انتظار و هوس و دیدن و نادیدن نیست. زندگی چون گل سرخی است پر از خار و پر از برگ و پر از عطر لطیف. یادمان باشد اگر گل چیدیم عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند. مناجات عده ای مثل قرص جوشانند، در لیوان آب که بیاندازیشان طوری غلیان کرده و کف می کنند که سر می روند اما کافی است کمی صبر کنی بعد می بینی که از نصف لیوان هم کمترند. جامعه: جامعه دو طبقه دارد: 1:طبقه ای که می خورد و کار نمی کند 2:طبقه ای که کار می کند و نمی خورد. اگر مخالفان خود را به پای چوبهی اعدام می کشانی ! بدان صاحب عقلی هستی بسان طناب . و اگر مخالفان خود را به زندان می فرستی! بدان صاحب عقلی هستی بسان قفس . و اگر با مخالفان خود به جنگ درمی افتی! بدان صاحب عقلی هستی بسان چاقو . و اما اگر با مخالفان خود به بحث و گفتگو می پردازی و آنها را متقاعد می سازی و به سخنان حق آنها قناعت می کنی! بدان صاحب عقلی هستی بسان عقل... بی کسی من را کس نساخت خداساخت زیرا من کسی را نداشتم کسم خدابود کس بی کسان. دمکراسی میگوید: رفیق، حرفت رو خودت بزن نانت را من میخورم . سرنوشت تو متنی است که اگر ندانی دست های نویسندگان، اگر بدانی ، خود می توانی نوشت. (مجموعه آثار ۷) اگر کینه نبود؛ قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند. وجودم تنها یک حرف است امّا بر سه گونه: زندگی چیست؟ اگر خنده است چرا گریه میكنیم ؟ اگر گریه است چرا خنده میكنیم ؟ اگر مر گ است چرا زندگی می كنیم ؟ اگر زندگی است چرا می میریم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمی رسیم ؟ اگه عشق نیست چرا عاشقیم اگر گناه وزن داشت؛ اگر اگر به راستی، خواستن، توانستن بود؛ به همان سادگی خداوندی که در برابر اندیشه های فلسفی عمیق خود را پوشیده میدارد... خود را روشن وآشکار مینماید... رحمتی کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد. قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم، تا از آنها باشم که پول دنیا را می گیرند و برای دین کار می کنند نه آنها که پول دین را می گیرند و برای دنیا کار می کنند!
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 18:53 :: نويسنده : سید
خاک شد هر که در این خاک زیست خاک چه داند که در این خاک کیست؟
سرانجام باید رفت در دل خاک........
یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, :: 17:10 :: نويسنده : سید
"برای مثال ما می تونیم از جایگزین های زیر در صحبت هایمون استفاده کنیم : "
به جای پدرم درآمد؛ بگوییم : خیلی راحت نبود
به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم به جای گرفتارم؛ بگوییم : در فرصت مناسب با شما خواهم بود به جای دروغ نگو؛ بگوییم : راست می گی؟ راستی؟ به جای خدا بد نده؛ بگوییم : خدا سلامتی بده به جای قابل نداره؛ بگوییم : هدیه برای شما به جای شکست خورده؛ بگوییم : با تجربه به جای فقیر هستم؛بگوییم : ثروت کمی دارم به جای بد نیستم؛ بگوییم : خوب هستم به جای بدرد من نمی خورد؛ بگوییم : مناسب من نیست به جای مشکل دارم؛ بگوییم : مسئله دارم به جای جانم به لبم رسید؛ بگوییم : چندان هم راحت نبود به جای فراموش نکنی؛ بگوییم : یادت باشه به جای من مریض و غمگین نیستم؛ بگوییم : من سالم و با نشاط هستم به جای غم آخرت باشد؛ بگوییم : شما را در شادی ها ببینم یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, :: 17:6 :: نويسنده : سید
یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند.
این پژوهشگر غیرمسلمان هلند طی گفتگویی در این باره گفت: پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن میخوانند و یا کلمه "الله" را می شنوند، به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمه جلاله «الله» و تکرار آن و حتی شنیدن آن، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب میدهد. وی در ادامه افزود: بسیاری از این مسلمان که روی آنان تحقیق میکردم از بیماریهای مختلف روحی و روانی رنج میبردند. من حتی در تحقیقاتم از افراد غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر «الله» کردم و نتیجه باز هم همان بود. خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم، زیرا تأثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود. این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف الف که کلمه «الله» با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینه انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد. حرف لام که حرف دوم «الله» است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان میشود. تکرار شدن این حرکت که در کلمه «الله» تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف هاء حرکتی به ریه میدهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب میشود. به راستی که قرآن کریم در آیهای کریمه میفرماید:
«الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله ألا بذكر الله تطمئن القلوب» چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, :: 14:28 :: نويسنده : سید
اولین قرار ملاقات می تواند تعیین کننده ترین جلسه باشد و ادامه پیدا کردن یا نکردن رابطه را تعیین کند. بنابراین، وقتی در اولین جلسه آشنایی یا خواستگاری قرار می گیرید، باید مراقب باشید این 8 اشتباه را مرتکب نشوید. این توصیه ها اگرچه خطاب به خانم هاست، اما می تواند درباره آقایان هم صدق کند.
1 - راجع به گذشته خود زیاد صحبت نکنید
این که چه اشتباهاتی کرده اید، چه خواستگارانی داشته اید، چه بر سر زندگی تان آماده و ... . جلسه اول آشنایی وقت تاریخچه گفتن نیست. از حال بگویید و آینده. در جلسات بعدی می توانید کمی به گذشته بروید و هم از گذشته خودتان حرف بزنید و هم از گذشته او با خبر شوید. 2 - او را از مسائل مالی نترسانید
در همان جلسه اول شروع به خط و نشان کشیدن و بیان انتظارات مالی تان نکنید. نگذارید او حس کند در حال چشم و هم چشمی هستید. درباره مسائل مالی می توانید با کمک بزرگترها به توافق برسید.
3 - سعی کنید در مکالمات خود تعادل را حفظ کنید و پرحرفی نکنید
اجازه بدهید طرفتان هم فرصت حرف زدن داشته باشد. ضمناً، لازم نیست همه اطلاعات مربوط به زندگی، شغل، تحصیلات و خانواده تان را پشت سر هم، یک نفس بیان کنید. 4 - زیاد صمیمی نشوید
حریم تان را رعایت کنید و حتی اگر در همان نگاه اول او را پسندیدید، ذوق زده رفتار نکنید. بگذارید رابطه تان کم کم جلو برود و رسمیت پیدا کند. 5 - فخر فروشی نکنید
خواستگار شما و خانواده اش، موقعیت شما را می دانند. اگر هم از قبل چیزی درباره شما ندانند، با ورود به خانه تان می توانند نقاط قوت خانواده شما را درک کنند. بنابراین روی دارایی هایتان، اصل و نسب و جایگاه تان زیاد از حد تاکید نکنید. فقط در حد معرفی بگویید و بقیه موارد را به سوال پرسیدن او واگذار کنید.
6 - درست همین قدر که فخرفروشی بد است، تواضع بیش از حد هم اشتباه است
جلسه اول دیدار، فرصتی برای بیشتر آشنا شدن است. بنابراین از خودتان، فعالیت هایتان و چهارچوب های زندگی تان بگویید. موفقیت ها و برنامه های آینده تان را بگویید اما مختصر و کلی. وقت برای صحبت درباره جزئیات زیاد است. آن را به جلسات بعد موکول کنید. 7 - سعی نکنید بسیار زیبا به نظر برسید
همین طور که هستید باشید. درست است که شما بالقوه عروس مجلس هستید اما قرار نیست مثل یک عروس زیبایی">آرایش کنید و لباس بپوشید. سادگی این حسن را دارد که واقعیت شما را نشان می دهد. 8 - محل ملاقات را به خانواده ها بسپارید
اگر در جلسه خواستگاری قرار شد یکدیگر را خارج از خانه هم ملاقات کنید، ترجیحا تعیین محل ملاقات را به خانواده ها بسپارید. در غیر این صورت سعی کنید شما تعیین کننده باشید و تا حد ممکن محل این قرار در اطراف خانه شما، محل کار یا دانشگاه تان نباشد تا در صورت به هم خوردن نامزدی و آشنایی، نگران قضاوت اطرافیان نباشید. چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, :: 14:25 :: نويسنده : سید
غلامرضا قاسمی کبریا دکترای رواشناسی و مشاوره میگوید: معمولاً مردان از 3 رفتار زنان گلهمند هستند؛ اما نمیدانند که رفتارها نعمتی است از طرف خداوند که باعث منفعت و پیشرفت آنها میشود.
1-پرحرفی برخی از مردان از پرحرف بودن زنان گله مند هستند. اگر مرد بداند که پرحرفی زنان بسیار مفید است و این رفتار نعمتی از جانب خداوند است که به زنان داده تا بتوانند از این طریق روابطی عاطفی با همسرشان ایجاد کنند. اگر زنان مانند مردان کم حرف باشند، همه دنیا و عالم منزوی میشوند و رابطه صمیمی و خوبی وجود ندارد. پرحرفی زنان باعث میشود که فرزند آنها تکلم یاد بگیرد. از زمانیکه مادر باردار است تا زمانیکه به دنیا میآید با فرزندش حرف میزند و در رفتار و تکلم فرزند تاثیر بسزایی دارد. 2-خرید کردن و حس تنوع طلبی برخی از مردان زنان را به خریدن اشیاء تزیینی و متنوع و هزینه کردن بی مورد متهم میکنند؛ اما نمیدانند که اگر این خصوصیات در زنان وجود نداشت، تنوع غذا، جذابیتهای محیطی که خود یک نعمت محسوب میشود، نبود و مردان از آن بیبهره بودند. اگر زندگی فقط براساس ذائقه مردان بود، همه افراد مانند انسانهای اولیه در غار زندگی میکردند. این رفتار زنان باعث میشود تا تنوع در دنیای پیرامون مردان ایجاد شود و از آن لذت ببرند. زمانیکه مرد توجهای به این زیباییها و تنوع نکند، به نظرش افراط میآید وهمیشه از این بابت شاکی است که زن هزینه بیمورد میکند و با این کار همسرش مخالف است. زنان باید سلیقه مردان را هم در این مورد به کار گیرند تا احساس نارضایتی نکنند. 3- چشم هم چشمی چشم و هم چشمی زنان یکی دیگر از رفتارهایی است که موجب آزار مردان میشود؛ اما مردان باید بدانند که اگر این خصوصیات نباشد البته نه در حد افراط، رقابت ایجاد نمیشود و هیچ انگیزه و پیشرفتی در زندگی آنها صورت نمی گیرد. چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, :: 14:20 :: نويسنده : سید
شيشه پنچره را باران شست از دل من اما چه كسي نقش تو را خواهد شست اسمان سربي رنگ است من درون قفس سرد اتاقم ميپرد مرغ نگاهم تا دور واي باران باران پر مرغان نگاهم راشست
چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, :: 13:54 :: نويسنده : سید
چهار شنبه 18 تير 1391برچسب:, :: 13:53 :: نويسنده : سید
| دفتر عشـــق که بسته شـد شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, :: 15:52 :: نويسنده : سید
_____السلام عليكم ورحمة الله وبركاته
شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, :: 15:45 :: نويسنده : سید
1- ایمان و دینداری :
به خاطر داشته باشید دینداری و ایمان فقط در ظاهر افراد و تقید آنها به اعمال مذهبی مشخص نمی شود بلکه دینداری افراد در معاشرت و در صورت امکان در معامله مشخص می شود. در این باره می توانید از دوستان ، خویشان و معاشرین او تحقیق کنید. 2- عقل و هوش: 3 – اخلاق زن و شوهر باید یک عمر با هم زندگی کنند. اگر خوش اخلاق باشند ، زندگی آنها شیرین ، دلپذیر، گرم و با صفا خواهد بود و با وجود تمام مشکلاتی که بر سر راه هر کسی وجود دارد، زندگی را حل و فصل خواهند کرد و بر عکس اگر یکی از آنها بدخلق باشند، زندگی برای هر دو نفر سخت و دشوار بوده و هیچ چیز نمی تواند تلخی آن را شیرین سازد. و اما راه های کشف اخلاق عبارتند از :الف- تحقیق از دوستان ب- بررسی اخلاق خانواده ج- گفتگو معاشرت 4- عفت و نجابت زندگی زناشویی بر پایه انحصار و اعتماد بر پا می شود. زن و شوهر قصد دارند تمام وجود یکدیگر را تصاحب کنند و شخص دیگری در این کانون انحصاری راه نداشته باشد. مرد از همسرش انتظار دارد که چشم طمع از مردان دیگر قطع کند و تمام وجودش را در اختیار او قرار دهد، به مردان بیگانه نگاه نکند، محبت دیگری در دلش نباشد، زیبائی هایش را در معرض دید دیگران قرار ندهد، با آنها شوخی و مزاح نکند و بالاخره عفیف و پاکدامن باشد. 5- جمال و زیبایی جمال و زیبایی در همسر یک مزیت واقعی است و نمی توان آن را نادیده گرفت. طبعاً مرد دوست دارد با زنی زیبا و دلربا ازدواج کند و همچنین زن نیز دوست دارد با مردی خوش تیپ و خوش قیافه ازدواج کند. در اینجا به احتزار دو نکته لازم است: الف) هنگام انتخاب همسر باید ابتدا دنبال ایمان، اخلاق و عمل رفت و سپس با دنبال همسری زیبا بود. انتخاب همسری که زیبا بوده ولی فاقد دینداری، اخلاق نیک یا عقل باشد، به صلاح نیست. به خاطر داشته باشید که زیبایی صرف را میزان انتخاب خود قرار ندهید که از دست رفتنی است. ب) نکته دوم اینکه گرچه زیبایی امری مطلوب است و در گزینش همسر باید مورد توجه قرار گیرد ولی نباید از حد معمول تجاوز کند و به صورت مشکل پسندی و وسواس درآید که عاقبت خوبی ندارد و منجر به بازداشتن از ازدواج خواهد شد. بطور کلی افراد را می توان به سه دسته تقسیم کرد: اول در کمال زیبایی، دوم بدقیافه و زشت و سوم متوسط؛ دسته اول و دوم چندان زیاد نیستند و اکثر افراد در حد متوسط هستند. بنابراین اکثر افراد از زیبایی نسبی برخوردارند و قابل زندگی می باشند، اگر چه در حد اعلای زیبایی نباشند. 6- شرافت خانوادگی ازدواج با دختری که دارای شرافت خانوادگی است سبب خواهد شد که اولاً آن همسر خود نیز شریف و بزرگوار شود، دوماً به رفتار خانواده های شریف با عروس و دامادشان غالباً بهتر و مؤدبانه تر است؛ سوماً مراوده و معاشرت با خانواده همسر و امری اجتناب ناپذیر است، اثرات منفی به بار خواهد آورد. البته چنین نیست که همه فرزندانی که در خانواده های فرومایه رشد می کنند، حتماً شرور و یا همه فرزندانی که ثمره خانواده های شریفند، حتماً شریف باشند. 7- سواد حداقل سواد مورد نیاز در شرایط کنونی اجتماع دیپلم است. البته برای دختر و پسر هر چه بیشتر باشد بهتر است. درباره سطح سواد توصیه های زیر می تواند راهگشا باشد: الف) آقایان همسری با سطح سواد بالاتر از خود انتخاب نکنند؛ بلکه حداکثر باید طرفین در یک سطح باشند. ب) آقایان پزشک لازم نیست حتماً با همسر پزشک ازدواج کنند چون به دلایل متعددی ممکن است با مشکل مواجه شوند؛ چرا که هر دو سخت گرفتارند و طبیعتاً نمی توانند نیازهای یکدیگر و حتی فرزندانشان را برآورده سازند. 8- مال و ثروت مال و ثروت چیز بدی نیست ولی نباید در انتخاب همسر به عنوان هدف و انگیزه محسوب شود؛ در ضمن بهتر است خانواده زن و شوهر تقریباً از جهت امور اقتصادی در یک سطح باشند تا سازگاری بیشتری میان آن دو وجود داشته باشد؛ چرا که معمولاً سطح متفاوت سبب توقعاتی می شود که مشکل ساز خواهد بود. 9- تناسب در س زن و مرد اگر تناسب سنی داشته باشند، بهتر می توانند با هم زندگی کنند چرا که تمایلات جنسی آنها یکسان بوده است بهتر می توانند به خواسته های طبیعی یکدیگر پاسخ مثبت دهند. در تناسب سنی لازم نیست زن و شوهر در یک سن و سال باشند، بلکه بهتر است زن چند سالی از مرد کوچکتر باشد. البته تفاوت به این جهت است که زن ها در اثر بارداری و زایمان و شیر دادن زودتر از مردها شکسته می شوند و طراوت خود را از دست می دهند. اگر زن چند سالی از شوهرش کوچکتر باشد، مدت بیشتری می تواند نظر شوهر را جلب کرده و تمایلات او را ارضاء نماید. در نتیجه از محبت و صفای بیشتری برخوردار خواهند بود. 10- شغل داماد قبل از هر چیز باید گفت حرفه ها متفاوت و هر کدام خصوصیات خاص خود را دارند. بنابراین دختر خانم ها باید در شغل خواستگار و تبعات شغلی او خوب فکر کرده و تحقیق کنند. اگر دیدند می توانند با لوازم و آثار شغلی او بسازند، که ازدواج را بپذیرند و تصمیم بگیرند خود را با وضع موجود تطبیق دهند ولی اگر چنین قدرتی را ندارند، بهتر است ازهمان اول این ازدواج را نپذیرفته و طرفین را درگیر عمری پشیمانی نکنند.
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم نگاهي نو زندگی چیست شاید من وشما دید ووسیع تری نسبت به زندگی داریم ولی آیا به همان دید عمل میکنیم؟؟ فرقی ندارد ما زندگی راچه میبینیم در چه میبینیم مهم این است که آن راباورکنیم وبه سوی خوشبختی گامی برداریم خوشبختی........خوشبختی.......خوشبختی واژه ای باچندین معنی داشتن بخت خوش به دست اوردن بخت خوش ...اما بخت خوش را درچه میبینیم ما آیا خوشبختی داشتن پول است؟؟؟داشتن مدرک فوق دکتری در رشته فیزیک است؟؟؟داشتن قدبلنداست؟؟؟و..و..و..و..خوشبختی فقط ختم به اینها میشود اصلا خوشبختی چگونه به دست می آید؟؟؟خوشبختی ارثی است یا خودمان به دست می اوریم؟؟؟باکمک که وچه به دست می اوریم؟؟؟ آیا خوشبختی درقله قاف است که سیمرغ افسانهایمان آن رابیاورد؟نه نه نه خوشبختی راباید خودمان به دست آوریم خوشبختی داشتن دلی است که قانع به نعمت خدا باشد خوشبختی آن است که پس از خد پشتت به کسی گرم باشد که بتوانی درپسو پیش های روزگار به او تکیه کنی مادرم پدرم وهمسرم دوستتان دارم حاضرنیستم باهیچ ثروتی عوضتان کنم زیرا که شما بهترین ثروتیداین بهترین واژه است.......................... پول وثروت خوب است مدرک دکتری خوب است اما آنهایی که فاقد اینایند دقت کنید خوشبختی به اینها ختم نمیشود ....اینها همیشه نمیتوانند خوشبختی بیاورند اگر تیز تر بنگرید آنان درحال غبطه به زندگی ساده وصاف شمایند اما اینان دلیل نمیشوند که برای خوشبختی گام بر نداریمو تسلیم روزگار شویم ......... باهم بودن چقدر زیباست احساس گرمی دستان او........زیبات فرقی نمی کند کجا مهم باهم بودن ودرکنارهم بودن است قلبهایمان زیبایند زیبا نگرش داریم یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, :: 10:38 :: نويسنده : سید
رکورد جوانترین هاگاهی در این دنیا با افراد یا پدیده هایی مواجه می شویم که نتیجه مواجهه با آنها چیزی جز تعجب و حیرت نیست.
افرادی که در این ایمیل با آنها آشنا می شویم، در واقع در گروه و رسته و صنف خود عنوان جوانترین را به یدک می کشند،ازمادربرزگ گرفته تا خالکوب.
این خانم خانه دار رومانیایی تنها با 25 سال سن، لقب جوانترین مادربزرگ دنیا را به خود اختصاص داده است. ریفکا استانسکو در 12 سالگی صاحب اولین فرزند خود شد و نامش را ماریا گذاشت. هر چند مادر به دخترش توصیه کرده بود که مثل او زود ازدواج نکند، اما ظاهرا گوش ماریا به این حرف ها بدهکار نبود، چراکه او هم در یازده سالگی صاحب فرزند شد. به این ترتیب ریفکا تنها 23 سال داشت که طعم مادربزرگ شدن را چشید.
جوانترین مربی یوگای دنیا یعنی شروتی پندی هندی، تنها 6 سال سن دارد و دو سال است که به شاگرادنش آموزش یوگا می دهد. استعداد این مربی بیش از حد جوان را مربی 67 ساله اش کشف کرد و شروتی 6 ساله حالا کلاس یوگای خود را در ساعت 5:30 دقیقه صبح شروع می کند. شاگردان شروتی از تاجر و معلم گرفته تا خانه دار و بازنشسته با اشتیاق سر کلاس مربی جوانشان حاضر می شوند.
سیندهوجا راجارامان هم تنها با 14 سال سن، عنوان جوانترین مدیرعامل دنیا را به خود اختصاص داده است. این دختر دانش آموز بر شرکت فعال در زمینه انیمیشن مدیریت می کند؛ شرکتی که پدرش در اکتبر سال 2010 آن را راه اندازی کرد. وی هم به مدیر بودن خود افتخار می کند و هم به انیماتور بودن خود.
جایلان آمور فقط دو سال سن دارد، اما در حال حاضر موج سواری حرفه ایست. این پسر استرالیایی که پدرش او را در این کار بسیار همراهی می کند، بارها مورد تحسین قرار گرفته است. پدر جایلان اصلا از اینکه پسرش به دریا بیفتد، نگرانی ندارد، چرا که پسر دوساله اش شنا بلد است و خود را به ساحل رسانده و منتظر پدر می شود تا به او کمک کند.
روبی دیکینسون با اینکه تنها 4 سالش است، ولی در خالکوبی برای خود در دنیا اسم و رسمی دارد. روبی چهار ساله در حالی هر روز بعد از تمام شدن مهدکودک به تدریس خالکوبی می پردازد که بزرگترین دغدغه همتایان و همسالانش اسباب بازی ها و تفریح هایشان است.
میکو آندرس فیلیپینی در سن 6 سالگی جوان ترین تیرانداز به شمار می آید. این پسر بچه شش ساله با رقبایش در تیراندازی به اهداف متحرک رقابت تنگاتنگی دارد. میکو البته هم به خوبی نظم و انضباط را رعایت می کند و هم به دیگران احترام می گذارد.
مارکو کالاسان از مقدونیه با 8 سال سن، جوانترین کارشناس IT است. او می تواند از همین حالا و با همین سن کم شغل پر درآمدی داشته باشد، اما مشکل اینجاست که او هنوز کلاس سوم را هم تمام نکرده است. مارکو که پدر و مادرش هم کارشناس همین رشته هستند، توانسته از آزمون های مایکروسافت به سلامت عبور کند. یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, :: 10:37 :: نويسنده : سید
قدیما حدود هزارو چهارصد سال پیش ،شب قدر که می شد از یه خونه ی باصفا نزدیک مسجد ،یه عالمه نور به سمت آسمون جاری می شد.فرشته های آسمون دنبال نور می گرفتن و می رسیدن به زمین . نور از یه سجاده بود که توی اون خونه پهن شده بود .یه خانم توی سجاده نشسته بود و دعا می کرد. فرشته ها اون خانم رو خوب می شناختن و خیلی دوسش داشتن .اون خانم بهترین و داناترین زن روی زمین بود. او اسرار زیادی رو راجع به شب قدر می دونست .به خاطر همون چیزها هم ،هیچ وقت شب قدر نمی خوابید. گاهی نماز می خوند گاهی قرآن می خوند گاهی دستاشو رو به آسمون بلند می کرد و یه عالمه واسه ی همه دعا می کرد . اون خانم همچنین مادر خوب و مهربونی بود که مهربونتر از او ،هیچ مادری توی این دنیا نبوده .به خاطر علاقه زیادی که به بچه هاش داشت نمی ذاش که اونا توی این شب بزرگ و با عظمت خواب بمونن و زیر بارون محبتهای مخصوص خدا خیس نشن . برای اینکه بچه هاش خواب نمونن گاهی یه کم آب می پاشید توی صورتشون. بچه ها کنار مادر می نشستن و به دعاهای مادر گوش می دادن . وای که چقدر شب قدر، خونه حضرت فاطمه قشنگ می شد . دوستای عزیزم نقل شده که حضرت زهرا به دیگران هم سفارش می کرد شب قدر خواب نمونن و می فرمود ناکام کسی است که از این شب بی بهره بمونه (به نقل از مفاتیح الجنان ،236) راستی بچه ها هنوزم این مادر مهربون بچه های خوب رو توی شبهای قدر بیدار نگه می داره .شما هم می تونید یکی از اون بچه های خوب باشید . امشب وضو بگیرید و رو به قبله بشینید و یه کم با خدا حرف بزنید .با حضرت فاطمه درد دل کنید. اگه امشب ببینید که داره به شما نگاه می کنه چی بهش می گید؟ یادتون باشه حضرت فاطمه هممون رو می بینه و از دلهامون خبر داره .امشب بهش سلام کنین و چند تا صلوات هم برای ایشون هدیه بفرستید و ازش خیلی چیزها رو بخواهین تا از خدا براتون بگیره . التماس دعا یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, :: 10:34 :: نويسنده : سید
زمانی بیماری سختی مرا فرا گرفت وچند روزی در بیمارستان بستری بودم تا اینکه یک شب احساس کردم نفسم تنگ شده وعرق همچون باران از صورتم می چکید.به اطراف نگاه کردم چرا کسی به فریاد من نمی رسد ناگهان شخصی نچندان خوشرو جلو امد و گفت:مارا می شناسی؟ با صحبت او حالم دگرگون شد و من از او ابراز تنفر میکردم انگار سالهاست او را می شناختم او به من گفت:قرار است تو بمیری تو این همه استغفار کردی بیهوده چراکه اصلا خدایی وجود ندارد همه این مسائل و خدا بیهوده بوده و حالا تو می میری و تو را در خاک می گذارند. مرتب از این مسائل می گفت تا فکرم را مشوش کند و در اخر گفت: ولی راهی برای فرار است کهنمی میری انکه به نشانه رضایت و تایید گفته هایم چشمانت را برای من ببندی(سجده کنی)...
دختري بود نابينا یک شنبه 15 تير 1391برچسب:, :: 12:4 :: نويسنده : سید
مژده اي دل که شب نيمه شعبان آمد بر تن مرده و بي جان جهان جان آمد بانگ تکبير نگردرهمه عالم بر پاست همه گويند مگر جلوه يزدان آمد اززمين نوربه بالا رود امشب زيرا نور خورشيد امامت همه تابان آمد
قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول
حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ايمان آمد
میلاد با سعادت حضرت بقیه الله اعظم حضرت مهدی (عج) بر تمامی شیعیان و محبان آن حضرت مبارک باد دو شنبه 5 تير 1391برچسب:, :: 18:1 :: نويسنده : سید
لبخند زدن باعث می شود احساس خوبی پیدا کنیم که انعطاف پذیری در توجه را بالا برده و توانایی ما برای فکر کردن کلی نگر را تقویت می کند.
آدمها همیشه لبخند می زنند، مخصوصاً وقتی در جمع هستند اما لبخند فقط نشان دهنده شاد بودن آنها نیست. ما از لبخند برای اهداف خاص اجتماعی استفاده می کنیم زیرا لبخند می تواند پیام های مختلفی را به دیگران برساند.
در زیر به ۱۰ روشی که می توان از لبخند برای فرستادن پیام درمورد قابل اعتماد بودن، جذابیت، اجتماعی بودن و ویژگی های بسیار دیگر درمورد خودمان استفاده کرد، اشاره می کنیم.
تشویق دیگران برای اعتماد به شما
در دنیایی که همه فقط به فکر خودشان هستند، واقعاً به چه کسی می توان اعتماد کرد؟ یک نشانه از قابل اعتماد بودن ما، لبخند است. لبخندهای واقعی پیام می فرستد که دیگران می توانند به ما اعتماد کرده و با ما همکاری کنند. کسانی که لبخند می زنند معمولاً سخاوت و برونگرایی بیشتری دارند.
جلب ملایمت و ارفاق دیگران
وقتی افراد کار بدی انجام می دهند و دستگیر می شوند معمولاً لبخند می زنند. آیا این کار برایشان فایده ای دارد؟
براساس تحقیقی که توسط لافرانس LaFrance و هِچ Hecht در ۱۹۹۵ انجام گرفت، می تواند اینطور باشد. ما با کسانی که قانون شکنی کرده اند، اگر بعد از آن لبخند بزنند، با ملایمت و ارفاق بیشتری برخورد می کنیم. مهم نیست که لبخندی دروغین باشد، لبخندی از روی بیچارگی باشد یا یک لبخند واقعی، همه آنها باعث می شود برای فرد خاطی کمی تحفیف قائل شویم.
رهایی از خطاهای اجتماعی
فراموش کردید به مناسبت سالگرد ازدواجتان برای همسرتان هدیه بخرید؟ اسم یک مشتری مهم را فراموش کرده اید؟ سهواً یک بچه کوچک را لگد زدید؟ اگر چنین مواردی برای شما هم پیش آمده باشد، احتمالاً خجالت زده شده اید.
عملکرد خجالت این است که شما را از مکان های اجتماعی پرفشار بیرون کند. لبخند های از روی خجالت با پایین انداختن سر همراه است و خیلی وقت ها هم یک خنده کوتاه احمقانه به آن اضافه می کنیم. این کار برای این انجام می شود که باعث شویم فرد مقابل اشتباه سهوی ما را فراموش کرده و سریعتر ما را ببخشد.
بنابراین لبخند از روی خجالت به ما کمک می کند از زندان رها شویم.
خندیدن از ته قلب
لبخند زدن راهی برای کاهش فشار ناشی از موقعیت های ناراحت کننده است. روانشناسان به آن فرضیه فیدبک چهره می گویند. حتی وقتی به اجبار لبخند می زنیم برای اینکه کمی روحیه مان را بهتر کند کافی است.
برای درک و بینش بهتر
وقتی عصبی هستیم، توجه ما کمتر می شود. متوجه نمی شویم که کنار دستمان چه می گذرد و فقط اتفاقی که درست روبه رویمان می افتد را می بینیم. این هم از نظر لفظی و هم استعاری صدق می کند: وقتی مضطرب هستیم یا استرس داریم، متوجه ایده هایی که در گوشه های ذهنمان است نمی شویم. اما برای به دست آوردن درک از یک مشکل، دقیقاً به همین ایده های پیرامونی نیاز پیدا می کنیم.
برای جذابیت
لبخند خانم ها تاثیری جادویی بر همسرشان دارد و تاثیر آن حتی از ارتباط چشمی نیز بالاتر است. در یک تحقیق بر روی نحوه برخورد آقایان با خانم ها را در یک بار بررسی کرد . وقتی زنی فقط ارتباط چشمی با همسرش برقرار می کرد، در ۲۰% از موارد مرد به او نزدیک می شد. وقتی همان زن لبخندی را هم اضافه می کرد، در ۶۰% از موارد مرد به او نزدیک می شد.
اما وقتی مردها به زنان لبخند می زنند، تاثیر آن جادوییت کمتری دارد. با اینکه لبخند زدن جذابیت خانم ها را برای آقایان بیشتر می کند اما بر عکس آن چندان صادق نیست.
پنهان کردن فکر
روانشناسان در گذشته تصور می کردند که یک لبخند واقعی هیچ وقت دروغ نمی گوید. لبخند های دروغین و مصنوعی فقط دهان را درگیر می کند درحالی که لبخندهای واقعی به چشم ها نیز می رسد.
برای پول درآوردن
اقتصاد دانان نیز ارزش لبخند را دریافته اند، اما آیا لبخند می تواند واقعاً برایمان پول ساز باشد؟ تید و لوکارد Tidd and Lockard در سال ۱۹۷۶ در تحقیق خود دریافتند که مستخدم هایی که لبخند می زنند انعام بیشتری دریافت می کنند.
بطور کلی تر افرادی که در صنایع خدماتی هستند، مثل مهمانداران هواپیما یا آنها که در بخش سرگرمی و میهمان نوازی هستند، برای لبخند زدن به مشتریان خود پول می گیرند. اما مراقب باشید. تضاد مداوم بین آنچه واقعاً احساس می شود و آنچه نشان داده می شود می تواند موجب خستگی فرد و فرسودگی شغلی شود.
لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند
یکی از ساده ترین لذت های زندگی که معمولاً به خاطر خودکار بودن آن دیده نمی شود زمانی است که به کسی لبخند می زنید و او در جواب به شما لبخند می زند.
اما همانطور که ممکن است متوجه شده باشید همه آدمها در جواب یک لبخند، لبخند نمی زنند. هینز و توم هاو (Hinsz and Tomhave) در سال ۱۹۹۱ در تحقیق خود بررسی کردند که چه نسبت از افراد لبخند را با لبخند جواب می دهند. نتایج آنها نشان داد که حدود ۵۰% از افراد اینگونه رفتار می کنند. درمقایسه معمولاً هیچکس اخم را با اخم جواب نمی دهد.
دو شنبه 5 تير 1391برچسب:, :: 17:53 :: نويسنده : سید
از دست دادن امیدی پوچ و محال، خود موفقیت و پیشرفتی بزرگ است.
شکسپیر
**************
به گمان من انسان برای موفقیت در زندگانی باید بتواند در چهار زمینه استاد شود: مناسبات، تدارکات، نگرش و رهبری.
جان ماکسول
**************
میزان بزرگی و موفقیت هر فرد بستگی به این دارد که تا چه حد می تواند همه نیروهای خود را در یک کانال بریزد.
اریسون سووت ماردن
****************
موفقیت کلید شادی نیست، بلکه شادی کلید موفقیت است؛ اگر آنچه انجام می دهی دوست بداری، موفق خواهی بود.
هرمن کین
************
همه خوشبختی ها و موفقیت هایی که به من روی آورده، از درهایی وارد شده که آنها را به دقت بسته بودم.
لرد بایرون
**************
راه موفقیت، همیشه در حال ساخت است؛ موفقیت پیش رفتن است، نه به نقطه پایان رسیدن.
آنتونی رابینز
*************
موفقیت بر روی ستون های شکست شکل می گیرد.
سری چتری
***************
نمی توانم فرمول موفقیت را برای شما بیان کنم؛ اما اگر فرمول شکست را می خواهید آن است که بکوشید همه را راضی نگه دارید.
اسوپ
****************
موفقیت، کم و بیش در دسترس همه هست، اما دامنه توفیق در زندگانی شخص، بدون توان رهبری محدود است.
جان ماکسول
****************
شکست بیش از موفقیت آموزنده است؛ کسی که هیچ گاه اشتباه نمی کند، هرگز به جایی نمی رسد.
راکفلر
*************
شکست یک عامل نیروبخش است، نه یک بازدارنده؛ هر شکست بذری از موفقیت در دل دارد.
ناپلئون هیل
****************
کارایی اساس بقا است، اما لازمه موفقیت ثمربخش بودن است.
جان ماکسول
****************
موفقیت در این نیست که چه چیزی در پیش رو داریم، موفقیت در این است که چه چیزی در پشت سر به جا می گذاریم.
کریس ماسگرو
****************
هرکس خواهان موفقیت است باید یاد بگیرد که ناکامی جزء حتمی فرایند پیشرفت است.
برادرز
****************
من معتقدم موفقیت زمانی به دست می آید که یک قدم جلوتر برویم؛ یعنی ضمن استقبال از ناملایمات و سختی ها شکست را بخشی از زندگانی خود بدانیم.
جان ماکسول
****************
علت موفقیت آدم های موفق این است که خرد خود را در کوره های ناکمی پیدا کرده اند. خرد حاصل از کامیابی بسیار اندک است.
ویلیام سارویان
****************
موفقیت، مساوی با رسیدن به هدف نیست، بلکه خود سفر است.
جان ماکسول
****************
مهم ترین عنصر فرمول موفقیت عبارت است از شیوه کنارآمدن با مردم.
تدی روزولت
****************
اگر آن قدر ضعیف و ناتوان نبودم که برای زنده ماندن خود ناگزیر به کوشیدن باشم، هرگز نمی توانستم به چنین کارهایی دست بزنم و به موفقیت برسم.
چارلز رابرت داروین
****************
موفقیت تنها نصیب معدودی می شود و این درحالی است که کثیری از مردم در رویای موفقیت به سر می برند.
جان جانسون
****************
رمز موفقیت، پایبندی به هدف در زندگی است.
بنجامین دیزرائیلی
****************
همه چیز به طرز برخورد و نگرش شما بستگی دارد. مسایل می توانند شما را با مشکل یا با موفقیت رو به رو سازند.
جان ماکسول
****************
موفقیت مانند کشتی گرفتن با یک گوریل است. وقتی که خسته شدید، دست از مبارزه نمی کشید، بلکه هنگامی می توانید استراحت کنید که گوریل را از پای درآورده باشید.
روبرت اشتراوس
****************
یادگیری مداوم حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای است که در آن فعالیت می کنید؛ هر روز چیز جدیدی بیاموزید.
برایان تریسی
****************
نخستین قانون موفقیت، تمرکز است.
ویلیام ماتیوس
****************
تنها ابزار موفقیت که به یقین به آن نیاز دارید، صرف نظر از این که کارتان چیست این است که بیشتر و بهتر از آنچه از شما انتظار می رود کارآیی داشته باشید و به ارایه خدمات بپردازید.
آگ ماندینو
****************
بسیاری از افراد خوب موفقیت را می بینند. برای من موفقیت با تکرار خطا و درون بینی آن به دست می آید. در حقیقت، موفقیت حاصل یک درصد کار است که خود از ۹۹ درصد خطاب به دست آمده است.
سوشیرو هوندا
****************
زمانی که دانش یک مرد برای موفقیت کافی است، اما تقوای او کافی نیست، هرچه را که او ممکن است به دست آورد دوباره از دست خواهد داد.
کنفسیوس
****************
بزرگ ترین موفقیت عبارت است از اعتماد یا سازش کامل بین اشخاص صمیمی.
رالف والدو امرسون
****************
اگر کسی استعداد طبیعی داشته باشد بازهم باید برای موفقیت تمرین کند و آماده شود.
جان ماکسول
****************
کسی که از تمام کمک های خارجی چشم بپوشد و آن را دور اندازد و شخصا وارد میدان شود و به نیروی خود برپا ایستد، کسی است که نیرومندی و موفقیت را برایش پیش بینی می کنم.
رالف والدو امرسون
****************
اگر حداکثر تلاش خود را کرده اید، حتما به موفقیت هایی هم رسیده اید. قرار نیست همه به نهایت برسند. همه بهترین فروشنده یا بهترین بازیکن بسکتبال نخواهند شد، باوجود این شما هم می توانید یکی از بهترین ها باشید.
مایکل جردن
****************
موفقیت خود را با موفقیت دیگران پیوند دهید تا آنان شما را به جلو برانند و موجب حداکثر پیشرفت شما شوند.
جوزف مک کلندون
****************
موفقیت از آن کسانی نیست که هرگز دچار ناکامی نشده اند، بلکه متعلق به کسانی است که هرگز برای ازسرگرفتن مبارزه، بیم و هراسی ندارند.
هانری کپ
****************
علاقه، اندیشه و مطالعه چیزهایی هستند که شما را به سوی موفقیت سوق می دهند.
وس رابرتز
****************
همیشه به خود اعتماد داشته باشید. اگر یک بار کاری را با موفقیت انجام داده باشید، بازهم می توانید.
آنتونی رابینز
دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:26 :: نويسنده : سید
رنگی سولموش خزلم یللره تاپشرما منی نه قده ر سن كيمي بير غنچه دهانيم يوخ ايدي ائي پريوش! بوقده ر آه وفغانيم يوخ ايدي گوردو بير سوزيله ياندي بوگئجه حاليماشمع چونكي بير شمع كيمي جاني يانانيم يوخ ايدي عشق اولماساعاشق غم هجرانه يئتيشمه ز وصل ايسته مييه ن سئوگيلي جانانه يئتيشمه ز گئت عشق اودونا يانماغي پروانه دن اؤرگن بويولدا آزان شمع شبستانه يئتيشمه ز دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 10:20 :: نويسنده : سید
راجع به اينکه امام زمان (ارواحنا له الفداء) به هنگام ظهور چه مطالبي را مي گويند و با چه سخناني آغاز خواهند نمود، رواياتي است، از جمله ي آنها روايتي است که محدّث بزرگوار مرحوم شيخ علي يزدي حائري متوفاي سال 1333 هـ.ق نقل کرده است. او مي گويد: زماني که قائم آل محمد عليهم السلام ظهور کند، ما بين رکن و مقام مي ايستد و پنج ندا مي دهد: 1. اَلا يا اَهلَ العالَم اَنَا الاِمام القائِم. 2. اَلا يا اَهلَ العالَم اَنَا الصَّمصامُ المُنتَقِم. 3. اَلا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين قَتَلُوهُ عَطشاناً. 4. الا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين طَرَحُوهُ عُرياناً. 5. اَلا يا اَهلَ العالَم اِنَّ جَدِي الحُسَين سَحَقُوهُ عُدواناً. (الزام الناصب ، ج 2 ، ص 282) آگاه باشيد اي جهانيان که منم امام قائم، آگاه باشيد اي اهل عالم که منم شمشير انتقام گيرنده، بيدار باشيد اي اهل جهان که جدّ من حسين را تشنه کام کشتند، بيدار باشيد اي اهل عالم که جد من حسين را روي خاک افکندند، آگاه باشيد اي جهانيان که حق جد من حسين را از روي کينه توزي پايمال کردند. طبق اين نقل، سه نداي اخير، مخصوص و ويژه ي جد بزرگوارش امام حسين (ع) است و مصائب جگرخراش آن سيد ابرار را بازگو مي کند و اذيت و آزارهاي جانکاهي که بر آن حضرت در صحنه ي خونين کربلا رفت، را يادآوري مي فرمايد.
نخست از قتل جدّ خود سخن مي گويد که خود اعظم المصائب و بزرگترين فاجعه، در جهان اسلام به شمار مي آيد. و در کنار همين مطلب و همراه آن مصيبت تأثرانگيز و رقّت بار، عطش امام حسين (ع) را ياد مي کنند، مصيبتي که هيچکس آن را توجيه نمي کند و حتّي درباره دشمن خود نپسنديده و روا نمي دارد و به حقيقت، لکه ننگين و عاري بر دامن بني اميه و آل زياد- عليهم اللعنه- و سپاه ديو و دد صفت کوفه و شام گرديد که براي ابد قابل رفع و زوال و شستشو نخواهد بود. آنگاه مصيبت رقت انگيز ديگري را از جدّ خود حسين (ع) ذکر مي کنند و آن روي خاک افکندن بدن مبارک آن حجت بالغه ي الهي است که در هيچ منطق و مکتبي روا نبوده و نيست. و همراه تذکر اين مصيبت، نکته ي ديگري را ذکر مي کنند که دلها را مي شکافد و اشک غم و اندوه را بر گونه، روان مي سازد و آن مصيبت عريان کردن بدن نازنين آن امام معصوم و آن انسان آزاده ي خداجو و با عظمت است که خود پناه مستضعفان و محرومان و نقطه ي بارز اميد اهل ايمان بلکه مطلق انسان ها بود. راستي چه کسي مي تواند تحمل اين فاجعه ي بزرگ را بکند که بدن مقدس ولي اعظم پروردگار را برهنه روي خاک بيندازند؟ در آخر، از بزرگترين فاجعه اي که در کربلا صورت گرفت و به دست آن وحشي صفتان دور از انسانيت بر بدن مبارک حضرت ابي عبدالله الحسين (ع) واقع شد، سخن مي گويند و آن موضوع کوبيده شدن نازنين پيکر تقوا و طهارت، بدن مقدس حسين (ع) است. موضوعي که هيچ کسي که کمترين مراتب انسانيت را دارا باشد آن را نمي پذيرد و صحّه بر آن نمي گذارد و با هيچ منطقي قابل توجيه نيست. موضوعي که هر چند انسان به کشتن دشمن سرسخت خود رضا دهد، بدان رضا نخواهد داد. مصيبتي که انسان متعارف و خالي از کينه و پستي، تاب شنيدن آن را ندارد و به حقيقت، انسان از وقوع آن در کربلا آن هم نسبت به بدن پسر ريحانه ي پيامبر اکرم (ص)، شرمسار و سربزير گرديد. دو شنبه 1 خرداد 1391برچسب:, :: 20:13 :: نويسنده : سید
ميزان خوشبختي = ميزان رضايت
شهر سوخته شهر سوخته شهری باستانی است که در 56 کیلومتری بین زابل و زاهدان قرار گرفته و با قدمتی بیش از 5000 سال یکی از مراکز اصلی تجارت و تمدن در زمان خود بوده است. از نام واقعی شهر سوخته اطلاعی در دست نیست و نام جدید آن نامی است که حدود 150 تا 200 سال پیش بر این محوطه نهاده اند . هنوز هیچ کس از نام این شهر و دلیل از میان رفتن آن چیزی نمی داند باستان شناسان حدس می زنند تغییر مسیر رودخانه هیرمند سبب متروک شدن این شهر بوده است. قدیمیترین انیمیشن دنیا از شهر سوخته بدست آمده است: پیش از انقلاب اسلامی باستان شناسان ایتالیایی حاضر در شهر سوخته به هنگام کاوش در یک گور 5 هزار ساله جامی پیدا کردند که نقش یک بز همراه با تصویر یک درخت روی آن دیده می شد. در سال 1983 این اثر در قالب گزارش حفاری گروه ایتالیایی در نشریه ای معرفی شد. سالها بعد دکتر سید سجادی پس از بررسی این شیء دریافت که نقش آن برخلاف دیگر آثار تکراری هدفمند دارد به گونه ای که حرکت بز را به سوی درخت نشان می دهد. در آن زمان نقاشی هنرمند توانسته در 5 حرکت بزی را طراحی کند که به سمت درخت حرکت می کند و از برگ آن تغذیه می کند از این جام 10 سانتی متری که روی یک پایه است برای نوشیدن استفاده می کردند.
در سفالهای شهر سوخته که از متمدنترین و پیشرفته ترین تمدن های باستانی در 5 هزار سال پیش است، نقش بز و ماهی بیش از هر نقش دیگری است چون مردم شهر از بز و ماهی بیش از هر موجود دیگری برای ادامه حیات استفاده می کردندنقش بز متحرک نشان می دهد که مردمان شهر سوخته بسیار باهوش، هنرمند و در زمان خود پیشرو بوده اند. از دلایل دیگر که ثابت کننده ی هوش بسیار بالای مردم شهر سوخته است این است که آنها اولین مخترعان بازی هایی چون شطرنج و تخته نرد بوده اند و دیگری خط کشی با دقت کمتر از نیم میلی متر که نشان از آشنایی آنان با علم ریاضی و هندسه دارد. هنر و صنعت و معماری در شهر سوخته: شهر سوخته یکی از شهرهای صنعتی در 5 هزار سال پیش در جنوب شرقی ایران بوده که در کارگاههای مختلف آن اشیاء گوناگونی ساخته می شده و این کارگاهها و صادرات و واردات اشیاء قیمتی در این شهر باعث ایجاد طبقه کارگر متخصص شد. با بررسی آثار باقی مانده سنگی می توان به نتایج گوناگونی رسید که حاصل نظام نوین اجتماعی ( شهرنشینی ) بوده که عبارتند از تجارت و مبادله کالا با سرزمینهایی در فاصله های مختلف ، ایجاد تخصص و کارتمام وقت صنعتگران درشهرها که با جدا سازی کارگاههای صنعتی از محله های دیگر شهر صورت می گرفته و بالاخره تقسیم بندی اجتماعی افراد بر اساس نوع کاری که انجام می دهند. مهره های شهر سوخته به شکل های مختلف و مواد گوناگونی چون سنگ لاجورد، فیروزه ، عقیق ، کریستال صخره ای، سنگ آهک، مرمر، سنگ صابون ، صدفهای دریایی ، استخوان فلز ، و در موارد نادری از لاء ساخته شده اند . به جز سنگ لاجورد و فیروزه ، تقریبا تمام مواد اولیه و خام بکار رفته در شهر سوخته از ارتفاعات سیستان تامین می شد و عقیق از بستر رودخانه ها گرفته می شد . حاصل مقایسه اشیاء زینتی فراوانی که تا کنون از مصر ، بحرین ، سوریه ، دانمارک ، شوش، جیرفت و شهر سوخته بدست آمده این بود که بسیاری از این اشیاء با ارزش که در گورستانهای سلطنتی میان رودان (بین النهرین) یافت شده از شهر سوخته و جیرفت و آسیای مرکزی به این منطقه آمده و توسط بزرگان مورد استفاده قرار می گرفته اما نکته جالب توجه آن است که ظروف قیمتی بدست آمده از شهر سوخته و جیرفت در گورستانهای عمومی کشف شده اما در میان رودان و دیگر شهرها این ظروف در گورستانها ی سلطنتی و معابدیافت شده» وی یاد آور شد: «این موضوع نشان می دهد که تولید این قبیل اشیاء در جیرفت و شهر سوخته رایج بوده و در گورهای مردم این شهر ها نیز یافت می شود اما زمانی که این اشیاء به میان رودان می رود بسیار باارزش دانسته می شودو در معابد و این قبیل مراکز نگهداری می شوند» و تمام اینها نشان از غنا و رفاه مردمان این شهرها دارد . پارچه های بدست آمده از شهر سوخته نرم و تازه بنظر می رسند و برخی از آنها را می توان مانند دستمالی پیچیده و باز کرد بدون آنکه به شکل آنها خللی وارد شود . پارچه ها، رنگی و دارای دو منشأ گیاهی و جانوری هستند و پیدا شدن تعداد قابل توجهی وسایل و ابزار گوناگون بافندگی و ریسندگی چوبی و گلی و سفالی و فلزی نشان دهنده تولید پارچه ها در شهر سوخته است . در مجسمه های یافت شده در شهر سوخته پیکر حیوانات و انسان، هم زن و هم مرد دیده می شود. پس از سفال، مرمر رایج ترین ماده ای است که در شهر سوخته برای تولید ظرفهای مختلف و اشیایی چون مهر ، مدال، مهره های سنگی ، دوک نخ ریسی، وزنه های بافندگی و پیکرکها استفاده شده ، بر اساس شواهد موجود تولید ظروف سنگی در شهر سوخته فعالیتی تخصصی بوده و بر مبنای اطلاعاتی که از گورستان در دست است می دانیم که بسیاری از پیشه ها و مشاغل در شهر سوخته تخصصی بوده (قبورجداگانه) ،عمده سنگهای به کار رفته در تولید اشیاء مرمری شهر سوخته، از افغانستان به این منطقه آورده شده . اشکال چوبی نیز به شکل های مختلف در شهر سوخته دیده شده اند : اشیاء زینتی ، قالب کفش ، جعبه ها، اشیا و ابزار کار. از نمونه های بسیار شایان توجه و جالب، آثار معرق بر روی دو عدد شانه ی سر است که تا پیش از این قدمت معرق به دوره صفویه و قاجار بر می گشت ولی با کشف این دو شانه ظریف قدمت معرق به هزاره سوم قبل از میلاد عقب رانده شد. پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:39 :: نويسنده : سید
روستای پاژ، از زادگاه فردوسی تا گردشگاه توریستهاحدود 20تا25کیلومتر از جاده کلات در شمال مشهد را که در پیش بگیرید، به راه انشعابی سد کارده خواهید رسید که شما را به سمت روستای پاژ میبرد. شاید در همان نظر نخست، عمق مشکلات اهالی این روستا را دریابید. روستاییان پاژ در سالهای دورتر آنقدر کملطفی دیدهاند که دیگر به هیچکس اعتماد ندارند و حوصلهای برایشان نمانده که جواب یکخبرنگار را بدهند. شعر فردوسی خانهاش را نازیبا کرد بر بلندای تپهای در این روستا خانهای قرار دارد که به گفته اهالی و برخی از کارشناسان خانه فردوسی است. این خانه قدیمی (حتی اگر بهواقع خانه فردوسی نباشد) بهلحاظ قدمت میتواند محلی برای جذب گردشگر و رونق روستا باشد، ولی حالا چیزی جز یکخرابه که اغلب محل بازی بچهها میشود، نیست. دیوار خانه پرشده است از دلنوشتههای افراد و شاید در آیندهای نزدیک کل دیوارها فرو بریزد. جالب اینجاست که حتی برخی از افراد، با اقدام ناآگاهانه خود، روی قسمتهایی از این خانه ابیاتی از اشعار حماسی فردوسی را نوشتهاند. اینجا خانه فردوسی نیست در حالی که اغلب گردشگران این خانه را بهعنوان خانه فردوسی میشناسند اما سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان خراسانرضوی میگوید که این خانه، خانه فردوسی نیست. مجتبی رجایی، رئیس اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری خراسان رضوی در این ارتباط به خبرنگار ما میگوید: «براساس منابع موجود نخستین نویسندهای که از پاژ نام و نشانی بهدست داده نظامی عروضی سمرقندی بوده است. در متن وی آمده است: «استاد ابوالقاسم فردوسی از دهقانان توس بود. از دیهی که دیه را پاژ خوانند و از ناحیت طبران است؛ بزرگ است و از وی هزار مرد بیرون آید. فردوسی در آن دیه، شوکتی تمام داشت.» در اواخر اردیبهشت سال 89 نخستین برنامه گمانهزنی باستانشناسی بهمنظور بازشناسایی علمی این روستای قدیمی توسط دفتر حفظ و احیای محوطههای تاریخی معاونت میراث فرهنگی استان انجام شد که منجر به شناسایی قلعهای بزرگ به ابعاد تقریبی 45 در 65متر و ارتفاع 12متر در میانه روستای کنونی پاژ شد. براساس اسناد موجود، بنیاد این قلعه در سدههای نخستین اسلامی بوده و اواخر دوره قاجار نیز چندین خانه روی بقایای تاریخی آن ساخته شده است. از جمله این خانهها یکباب منزلی است که در سمت شرق قلعه و بلندتر از دیگر ساختمانهاست. بنابر اظهار نظر معتمدین محل، خانه مذکور حدود 90سال پیش به دستور کدخدای روستای پاژ بهنام کریمالله اسدی توسط یکاستادکار از مشهد ساخته شده است؛ یکاتاق 3 در با ابعاد تقریبی 3 در 5متر و با دیوارهای خشتی و گلی و گچ اندود که بهعنوان تنها فضای نشیمن خانه هنوز باقیمانده است. در سالهای اخیر برخی از اهالی روستای پاژ بهخاطر جلب نظر بازدیدکنندگان از این روستا این خانه را منزل شخصی حکیم ابوالقاسم فردوسی معرفی کردهاند، اما تمام شواهد موجود از جمله طرح و مصالح بهکار رفته و همچنین پژوهشهای باستانشناسان بیانگر این است که خانه مذکور کمتر از 100سال قدمت دارد. با وجود این، معاونت میراث فرهنگی با توجه به معماری سنتی در ساخت این خانه و همچنین در راستای توجه به روستای تاریخی و گردشگری پاژ مراتب مستندسازی، مرمت و بازسازی خانه را در سالجاری در دست اجرا دارد.» شهرک یا باغ شاهنامه؟ اوایل سال 88 خبرهایی در رابطه با جزئیات طرح ساخت شهرک شاهنامه در روستای پاژ اعلام شد. این طرح بهمنظور احیای روستا و تبدیل آن به شهرکی با امکانات مناسب برای جذب گردشگر اعلام شده بود. در این طرح راهاندازی فرهنگسرای فردوسی شامل موزه، کتابخانه تخصصی، تالار سخنرانی، دانشگاه فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی، شهر شاهنامه، دهکده نمونه پاژ و کلینیک تخصصی، مجتمع آکادمیک ورزشی و ایجاد کارگاههای صنایعدستی و هنرهای دستی در آرامگاه و زادگاه فردوسی بهتصویب رسید. همچنین در آن به موقعیت جغرافیایی و توپوگرافیک زادگاه فردوسی در ارتباط با آرامگاه وی (شهر توس) پرداخته شده و بههمراه حرم مطهر امام هشتم شیعیان، امام رضا(ع) بهعنوان 3ضلع مثلث فرهنگی خراسان رضوی بزرگ یاد شده بود ولی گویا جای خودش را به باغ شاهنامه داد. باغ شاهنامه در سالروز آغاز هزاره دوم سرایش شاهنامه، 26اردیبهشت سال90 افتتاح شد. این مجموعه در فضایی به مساحت ۳ هکتار و در بلوار توس مشهد احداث شده و شامل بخشهای موزهای، نگارخانه، نمایشگاه محیطی اقوام مختلف ایرانی، نمایشگاه سنگ، فضای اجرای نمایش، نقالی و شاهنامهخوانی و سالن اجتماعات است. روستایی با گاز لولهکشیشده در رابطه با وضعیت خانه فردوسی جواد آرینمنش، نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی به همشهری میگوید: حفظ آثار تاریخی و کهن کشور جزو وظایف ذاتی میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری است. با وجود این، مجلس نیز در رابطه با حفظ و مرمت این خانه بارها تذکرات لازم را داده و اقدامات موردنیاز را گوشزد کرده است. وی با اشاره به سابقه این روستای کهن که به قرن 4هجریقمری بازمیگردد ادامه میدهد: روستای پاژ با 4هکتار بافت مسکونی و درمجموع با 800هکتار وسعت میتواند جزو آثار تاریخی محسوب شود و سازمان میراث فرهنگی باید نهتنها از خانه فردوسی بلکه از کل روستا همانگونه که از آرامگاه فردوسی در توس محافظت میکند، حراست کند. وی با بیان اینکه مجلس مکررا در مورد حفظ آثار و بناهای تاریخی مانند بناهای روستای پاژ، تذکر داده است، خاطرنشان کرد: در جسلهای که حدود 4سال پیش تشکیل شد و همچنین در دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی از روستای پاژ، تاکید شد که دولت باید توجه خاصی به این منطقه داشته باشد. پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:35 :: نويسنده : سید
سنگنگارهاي فراموششدۀ اِرنان
افتاده پیش پای کوهرفته بودیم شهر بادگیرها؛ یزد را میگویم! در حال بازدید از بناها و مکانهای دیدنی شهر بودیم که در «زندان اسکندر» یا به روایتی «مدرسۀ ضیائیه» چشممان افتاد به تختهسنگی با نقشهای کهن که معلوم بود قرنها از عمرش میگذرد. در کنار آن تختهسنگ، تابلویی نصب شده بود با این عنوان: «سنگ نگارههای کوه اِرنان یزد». این سطر اولِ سفری ماجراجویانه بود برای پیداکردن ارنان و دیدن سنگنگارههایش؛ روستایی در مسیر یزد به شیراز و در نزدیکی شهرستان مهریز. با اینکه کوه ارنان با شمارۀ ثبت 8 در فهرست آثار طبیعی ملی به ثبت رسیده، ولی پیداکردنش چندان ساده نبود؛ بین راه بارها از ساکنان محلی نشانی پرسیدیم تا بالاخره موفق شدیم پُرسانپُرسان خودمان را برسانیم به دهستان ارنان. اما تا اینجا فقط نصف راه را آمده بودیم. هر چه چشم چرخاندیم، هیچ نشانی از تابلویی که ما را به سمت سنگنگارهها راهنمایی کند، نبود. عاقبت در جادۀ خاکی به راه افتادیم و در میانۀ راه با فریاد از موتورسواری که با سرعت از کنارمان میگذشت، پرسیدیم: سنگنگارههای کوه ارنان...؟ و او با اشارۀ دست بهمان فهماند که پشتسرش راه بیفتیم. بعد از گذشت چند دقیقه کوه ارنان در وسط دشتی گسترده، آغوشش را به رویمان باز کرد. کوه مخروطیشکل ارنان با ارتفاعی بیش از 800 متر، یکه و تنها سر به آسمان ساییده است. بعد از رسیدن به پای این کوه، اولین صحنهای که به چشممان خورد، نه سنگنگارهها، که تعدادی موتورسیکلت بود که با سرعت از دامنههای کوه بالا میرفتند. تازه فهمیدیم موتورسیکلتی که با سرعت از کنارمان رد شده بود، مقصدش کجا بوده؛ ظاهراً دامنههای کوه ارنان برای اهالی این منطقه، حکم پیست موتورسواری را دارد. باز هم خدا را شکر! چون معلوم نبود بدون راهنمایی این موتورسوارها که بیخیال به ماجراجویی در دامنهها مشغول بودند، چهطور باید سنگنگارههای کوه ارنان را پیدا میکردیم! از یکی از موتورسوارها که در حال پایینآمدن از کوه بود، جای دقیق سنگنگارههای نقشبسته بر تختهسنگها را پرسیدیم. با دست اشاره کرد به تختهسنگ بزرگی که 100متر بالاتر از ما قرار داشت و ادامه داد: «یکیدیگه هم اونطرفتر هست، اگه بتونی پیداش کنی». نفسنفسزنان خود را به تختهسنگی که نشان کرده بودیم، رساندیم و نقش و نگارهایی شبیه به تختهسنگ داخل موزه را روی صخرۀ عظیم دیدیم؛ تصاویری از انسانها و ابزارهای شکار مثل تیر، کمان و نیزه و نیز حیواناتی مثل سگ، بز، گوزن، اسب، گاو و بعضی موجودات غریب دیگر. سنگ نگارهها یا هنرهای نقشبسته بر تختهسنگها در بین هنرهای شناختهشدۀ جهانی از بیشترین قدمت برخوردارند و احساس، عاطفه و تفکر انسانها در آنها به بهترین شکل منعکس شده است. هدف از حککردن نقش بر سنگ دردورهها و اقلیمهای مختلف، متفاوت بوده: ثبت یک رخداد، آرزو، صحنههایی از آیینها و اعتقادات ، رزم و شکار و... این نقوش برای متخصصان حوزههای مختلف بهخصوص جامعهشناسان، باستانشناسان، نمادشناسان، زبانشناسان و علاقهمندان به اسطوره و تاریخ، معنا و جذابیت بسیاری دارند. یکی از ویژگیهای جالب سنگنگارههای ارنان، وجود نوعی روایت و داستان در دل نقوش ا ست: انسانی مجهز به تیر و کمان که سوار بر مرکب به دنبال شکار میگردد، مردی که نیزهاش را در تن شکار فرو میکند، سگی که کنار صاحبش حضور دارد و او را همراهی میکند و... تجربۀ جذابی است نشستن کنار سنگی که صبورانه، داستان زندگی انسانهایی مثل خودت را از قرنها پیشتر برایت روایت میکند؛ سنگی که در گذر زمان سرسختانه میکوشد همچنان خاطرههایش را حفظ کند. سنگنگارههای ارنان که جزو قدیمیترین و ابتداییترین آثار هنری بهشمار میروند، بهاحتمال زیاد به دست چوپانها و شکارچی ها بر سنگها نقش بستهاند و صحنههایی از شکار، قدرت و تخیل انسان را در طبیعت بکر قرنهای دور به نمایش میگذارند. نقش و نگارهای تختهسنگ واقع در پای کوه ارنان با ابزاری فلزی کنده شده بود و نشان از علاقۀ انسان به ثبت وقایع و بهجاگذاشتن نشانی از خود برای آیندگان داشت؛ آیندگانی که ما بودیم و بیهیچ شیشه و حفاظی آنها را از نزدیک تماشا میکردیم. سنگنگارههای ارنان که جزو قدیمیترین و ابتداییترین آثار هنری بهشمار میروند، بهاحتمال زیاد به دست چوپانها و شکارچیها بر سنگها نقش بستهاند و صحنههایی از شکار، قدرت و تخیل انسان را در طبیعت بکر قرنهای دور به نمایش میگذارند. نقش و نگارهای تختهسنگ واقع در پای کوه ارنان با ابزاری فلزی کنده شده بود و نشان از علاقۀ انسان به ثبت وقایع و بهجاگذاشتن نشانی از خود برای آیندگان داشت؛ آیندگانی که ما بودیم و بیهیچ شیشه و حفاظی آنها را از نزدیک تماشا میکردیم. با دقت در تختهسنگ نقشدار، متوجه چیزهای زیادی شدیم: اینکه عوامل طبیعی مثل باد، باران، برف و... آن را فرسوده کرده و نوسانات جوی به آن آسیب زده است. اما کار به همینجا و کمرنگشدن نگارهها ختم نمیشد. مخدوششدن نقشها اتفاق بد دیگری بود که خبر از ویرانگری عوامل انسانی میداد؛ بازدیدکنندههایی که بدون توجه به ارزش تاریخی این سنگنگارهها نام خود را با ذکر تاریخ (!) در کنار نقشهای کهن کنده بودند؛ نقشهایی با قدمتی از 1500 سال پیش از میلاد تا 713 هجری قمری. اولش از اینکه توانسته بودیم اینطور بیواسطه از این سنگنگارهها دیدن کنیم، خوشحال شدیم، اما بعد با خود آرزو کردیم کاش نه ما و نه هیچکس دیگر نتواند چنین بیفاصله با گنج کوه مهربان ارنان آشنا شود. گودالهای عمیق در زیر تختهسنگ عظیم پای کوه ارنان، نشان میدهد که بعضی بهطمع یافتن گنج یا بهسرقت بردن سنگنگارهها دست به تخریب و انهدام این اثر تاریخی زدهاند. همۀ این اتفاقهای ناخوشایند در شرایطی میافتد که هیچکس به فکر حفظ و نگهداری از این آثار بدیع بازمانده از دوران باستان نیست و این جلوۀ جذاب که میتواندچشم توریستهای داخلی و مهمانان خارجی را به خود خیره کند، در فراموشی خاک میخورد و غرش گوشخراش موتورسیکلتها تحلیل میرود. پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:27 :: نويسنده : سید
خانه زیبا و دیدنی طباطبایی ها در کاشان ( تصویری)
تولد بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زنمبارك كدام فرشته است كه خدای را چون فاطمه - سلام الله علیها - با تمام وجود پرستیده باشد؟
آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|